بالاترى از قرب برسد.
و كسى كه با وجود دورى خود را نزديك بداند به درجه پستترى تنزّل مىيابد و هر گاه
به خود با چشم رضايت بنگرد خود حجاب خود مىشود، و اگر هرگز به نفس خود توجهى
نداشته باشد جز خدا در قرائت خود مشاهده نمىكند و در اين صورت ملكوت براى او كشف
مىشود. مكاشفات تابع حال كاشف است. بنا بر اين هر گاه آيات اميدوار كننده را
تلاوت كند بر او بشارت غلبه مىكند و صورت بهشت برايش كشف مىشود چنان كه گويا
بهشت را مىبيند و اگر بر او خوف غلبه يابد آتش برايش كشف مىشود آن گونه كه گويا
اقسام عذاب را مىبيند. توضيح اين كه چون كلام خداوند تعالى به گونههاى لطف،
سهولت، شدّت، رجاء و خوف صادر شده است. و اين بر حسب اوصافى است كه در آيات وجود
دارد زيرا بعضى از آنها رحمت و بعضى لطف و دستهاى انعام و دستهاى بر شدّت و سختى
دلالت دارند. از لحاظ مشاهده كمالات و صفات، قلب در حالات مختلف دگرگون مىشود و
به لحاظ هر حالتى از حالات آماده مكاشفه مناسب آن حال مىشود زيرا محال است كه حال
مستمع در برابر آيات مختلف يكسان باشد. در قرآن سخنانى در باره رضا، خشم، انعام،
انتقام، جبروت، بهشت و توجّه دلسوزى آمده است. اين ده ويژگى كه توضيح داديم آداب
تلاوت بود و اكنون به متن برمىگرديم و مىگوييم:
فرموده
است: و خلّف فيكم ما خلّفت الانبياء .... و لا علم قائم
اين فراز از
كلام امام (ع) اشاره است به آنچه كه واجب است در حكمت الهى بر زبان انبيا از
عبادات شرعى و قوانين كلّى جارى شود تا با آنها ياد خداوند سبحان محفوظ بماند. لفظ
علم قائم براى آثار باقى مانده از انبيا كه اوصيا و اوليا به وسيله آن مردم را
هدايت مىكنند و مراجعه مردم به آنهاست به صورت استعاره زيبايى آورده شده است.
(1996- 1994)
كتاب ربّكم، عطف بيان است از جمله ما خلف الانبياء لازم نيست كه از