نام کتاب : ترجمه مصباح الانس ابن فناري (شرح مفتاح الغيب صدرالدين قونوى) نویسنده : خواجوي، محمد جلد : 1 صفحه : 98
گونه كه گفته شد[1]
محال است، و ديگر آنكه مستلزم دور است؛ و در نقض (قضيه منطقى) آن يعنى به واسطه
علاج كننده خويش نقضى ظاهر است، يا براى اين است كه آن (بسيط) داراى دو جهت است و
يا براى اين است كه علاج كننده علّت معدّه است نه مؤثر؛ و تأثير- مثلا- به واسطه
طبيعت دواها است، و اين درباره بسيط فرض شده است، زيرا مركب- مانند جسم آتش- عمل
گرم كردن را به واسطه صورتش انجام مىدهد و حرارت و گرمى را به وسيله مادهاش
مىپذيرد، اين براى اين است كه صورت- البته بنابر اصلى كه (حكما) گذاردهاند- نسبت
به هيولى شريك علت است، يعنى هيولى در قيام متوقف بر آن است و صورت در تعيّن
(متوقف) بر هيولى.
125/ 3 دوم اين كه مراد از فاعل؛ فاعل تام موجب است، پس اگر قابل بود
موجب نبود، زيرا نسبت قبول از جهت امكان خاص و يا از جهت امكان مطلقى است كه شئى
بدان دست مىيازد، در اين صورت «لا ضرورت» لازم مىآيد، در حالى كه اتصاف نسبت
شخصى از جهت واحد به «ضرورت» و «لا ضرورت» ممتنع و محال است، وگرنه نقيضان بر وى
صدق مىكرد.
126/ 3 توضيح اين مطلب آنكه: اين اگر جايز باشد؛ در واجب الوجود از
هر جهت هم جايز خواهد بود، و اين (يعنى واجب الوجود از هر جهت) تحقق و ثبوت نخواهد
يافت[2] جز آن كه
وجود عين (ذات) او باشد.
127/ 3 و چون اصل اينان اين اقتضا را[3]
دارد كه صفات حق تعالى از (ذات) وى به واسطه امتياز نسبى ممتاز و جدايند و با ذات
وى در وجود متحداند- و اين با مقام تحقيق سازگارتر است- پس جايز است كه تعينات
نسبتهاى اسمائى او اعتبار شود[4] و (همان
نسبتها) مظهرى براى خالص ذات اقدس او قرار داده شود، و اين- يعنى صفات او از جهت
[1] - در عنوان فصل سوم گفته شد كه: شئى ضد و مخالف
خودش را و آنچه كه به تمام وجه با خود مشابهت داشته باشد نتيجه نمىدهد.
[2] - يعنى واجب الوجود از تمام جهات تحقق نخواهد يافت
جز آنكه موجود عين و يا نفس او- يعنى وجود صرف ناب- باشد، و چون نفس وجود باشد
داراى ضرورت ذاتى ازلى است و امكان و لا ضرورت؛ كه ملاك قبول و اصل آن است محال
نمىباشد، اين توضيح وجه دوم است.
[3] - يعنى عدم جائز بودن در يك چيز كه از يك جهت هم
فاعل باشد و هم قابل.
[4] - مقصود از تعينات خارجى و مظاهر موجود است، يعنى
وقتى كه اسماء و صفات با ذات حق تعالى در وجود متحداند، جايز است كه موجودات خارجى
كه مظاهر اسماءاند مظهرى براى خالص ذات اقدس او قرار داده شود، و ممكن است به اين
مفهوم هم باشد: يعنى وقتى اسماء و صفات به واسطه امتياز نسبى در او امتياز يافتند
جايز است كه نسبتهاى اسمائى را مظهرى براى خالص ذات او قرار داد.
نام کتاب : ترجمه مصباح الانس ابن فناري (شرح مفتاح الغيب صدرالدين قونوى) نویسنده : خواجوي، محمد جلد : 1 صفحه : 98