نام کتاب : ترجمه مصباح الانس ابن فناري (شرح مفتاح الغيب صدرالدين قونوى) نویسنده : خواجوي، محمد جلد : 1 صفحه : 381
باشد چگونه نفس را نسبت به خودش داد؟
221/ 4 گويم: (جايز است نسبت مسما به خودش) همانگونه كه مسمّا به
اسم خودش نسبت داده مىشود، چنان كه گفتهاند: حقيقت انسانى و وجود الهى، و چون
اين صورت (وجودى) عين تجلى سارى است؛ عين تجلى كننده نمىباشد، بنابراين تجلى
كننده مسمّاى «الله» است و مرتبه تجلى عبارت از حقيقت الحقايق است كه همان مرتبه
احديت جمع- يعنى تعيّن جامع كه قابل و پذيراى تجلى فاعل است- مىباشد، پس آن در
ظاهر؛ مرتبه تجلى جمعى الهى است و در مقام تحقيق و ثبوت رتبه انسانى كمالى الهى
است. يعنى جامع حقايق الهى و كونى، چون برزخ و واسطه بين غيب حق و شهادت او است.
222/ 4 پس فرق بين دو اسم جامع اينكه: اسم «رحمن» اسم وجود جامع است
از حيث ظهورش براى خود، و اسم جلاله (الله اسمى است) براى حقيقت جامع وجودى؛ با مرتبه
تعيّنى كه جامع تمامى تعينات است، و اين از بيان حضرت شيخ قدس سره در اينجا روشن
مىشود كه گفته: الوهيت در مرتبه احديت جمع مندرج است، با بيانى كه پيش از اين
داشته و گفته: الوهيت پائينتر از آن است.
223/ 4 پس دو گفتار؛ به اعتبار دو جهت احديت اين مرتبه بود كه تحقيقش
گذشت، و كامل گاهى به اعتبار جهت احديت مرتبه و اسماء ذاتى كه آن را شامل است
مىگويد: إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ،
يعنى: مائيم كه قرآن را فرو فرستاديم (9- حجر) و:
نَحْنُ قَسَمْنا، يعنى: مائيم كه قسمت مىكنيم (32- زخرف) و ديگرى به اعتبار جهت و
احديت و كثرت حقايق كونى و وجوديش است كه مىگويد:
إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ،
يعنى: ترا مىپرستيم و از تو يارى مىجوئيم (5- فاتحه) و:
اهْدِنَا، يعنى: ما را هدايت كن (6- فاتحه) لذا به واسطه جمعيت اين دو اسم كه
نسبت به ديگر اسماء؛ دو اسم اصلىاند؛ هر توجه كننده و رو آورندهاى به اين دو
متوجه شده و روى مىآورد، يعنى دعاى هر دعا كننده و ذكر هر ذكر گويندهاى- به هر
اسمى كه مىخواهد باشد-.
224/ 4 ازاين جهت فخر الاسلام در اصولش گويد: هر ذكرى دعايى است، و
خداوند اشاره به اين مطلب كرده و فرموده: قُلِ ادْعُوا
اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمنَ أَيًّا ما تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْماءُ
نام کتاب : ترجمه مصباح الانس ابن فناري (شرح مفتاح الغيب صدرالدين قونوى) نویسنده : خواجوي، محمد جلد : 1 صفحه : 381