نام کتاب : ترجمه مصباح الانس ابن فناري (شرح مفتاح الغيب صدرالدين قونوى) نویسنده : خواجوي، محمد جلد : 1 صفحه : 380
217/ 4 از جمله سخن (عرب بنو تميم) است كه:
قوم شهرى ساختند، و گفته شد كه معونت[1]
مشترك بين دو طرف است، و اين وجه سوم است، و در بيان الهى كه: فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِينَ،
يعنى: بزرگ است خداوندى كه بهترين آفريدگان است (14- مؤمنون) اشاره است به شركت؛
به نوعى كه جامع بين تشبيه و تنزيه است- هم چنان كه پيش از اين گذشت-.
اصل هفتم در كشف و آشكارى راز مطلوب اجمالى
218/ 4 و آن صورت وجودى است كه به اعتبارى به نام وجود عام- به واسطه
عمومش- و نفس رحمانى- به واسطه اوّلين ظهور بخاريش- و خزانه جامع و ام الكتاب
مسطور (نوشته شده)- به واسطه اين كه ماده و اصل موجودات است- و تجلى سارى- به واسطه
سريانش در موجودات- ورق منشور (پوست گسترده شده)- به واسطه پخش و انبساطش بر
موجودات- و رحمت عام و رحمت ذاتى امتنانى- به واسطه اطلاق و عدم توقفش بر قيدى- و
صورت «عما» ناميده شده است[2]، چون
حقيقت و معناى آن؛ حقايق متعيّن به تعيّن علمى است، خواه اسمائى فاعلى باشد تا
بدان تعيّن صوريش ظاهر گردد و يا كونى قابلى تا هرچه از آنها كه استعدادش تمام شده
آن را قبول كند.
219/ 4 سپس گوييم: صورت وجودى الهى كه از اجتماع اول براى اسماء ذاتى
حاصل شده است؛ از جهت ظهورش براى خودش؛ صورت رحمان است و بدان (اسم) ناميده
مىشود، براى اينكه مدلول رحمان كسى است كه داراى رحمت عامه است؛ و آن رحمتى است
كه همه چيز را فرا گرفته است، و هيچ چيزى جز وجودى كه علم حضورى لازم آن است اين
چنين نيست.
220/ 4 اگر گويى: نفس رحمانى عين صورت وجودى است، و اگر مسمّاى
رحمان