نام کتاب : ترجمه مصباح الانس ابن فناري (شرح مفتاح الغيب صدرالدين قونوى) نویسنده : خواجوي، محمد جلد : 1 صفحه : 128
ستايش- و يا بر عكس- براى اين است كه غير
او؛ نه قياس با او- و نه بر عكس- نمىشود، چون آن قياسى با فارق و يا بدون جامع
است.
233/ 3 اما آنها نسبت به حق تعالى صفات كمالاند يعنى: آنچه كه
بدانها صفات كمالى به دست مىآيد، چون حضرت شيخ قدس سره در كتاب نصوص گفته: حق
تعالى را كمالى ذاتى؛ و كمالى اسمائى است كه ظهورش متوقف بر ايجاد عالم است، و هر
دو كمال با هم- از جهت تعيّن حق تعالى در تعقل كه حاكم به هر دو است- دو كمال اسمائىاند،
چون حكم بر او بدين جهت كه داراى كمال ذاتى است درخواست تعقل ذات حق را به غناى
خودش در اثبات وجود خودش براى خودش از غير خودش مىكند[1]،
و شكى نيست كه هر تعينى از جانب او اسمى براى او است، زيرا اسماء در نزد محقق جز
تعيّنات حق تعالى نيستند، اما از جهت پديد آمدن اسماء حق تعالى از مقام وحدتش؛
آنها از اقتضاى ذات او هستند، زيرا تمام كمالاتى كه بدانها توصيف مىگردد كمالات
ذاتى است.
234/ 3 و چون اين ثابت شد گوييم: هر كس كه به ذات خود اين كمال را
براى ذات خود دارد؛ وى به واسطه عوارض و لوازم خارجى- در بعضى از مراتب- نقص و
كاستى پيدا نمىكند، يعنى در كمالش عيب و نارسائىاى توهم نمىشود كه به واسطه
آنها (يعنى عوارض و لوازم خارجى) كمال يابد، مانند خالق بودن به واسطه مخلوق،
بلكه در بعضى از مراتب به واسطه آنها (عوارض و لوازم) وصف اكمل بودن آشكار شده و
ظهور مىيابد و از آن جمله است معرفت آن كس كه اين شأن را دارا است. اين سخن حضرت
شيخ قدس سره (در نصوص) بود.
235/ 3 و اما عدم جايز بودن قياس؛ براى اين كه هر مظهرى عبارت است از
صورت حقيقتى مخصوص؛ و مستند به اسمى مخصوص از اسماء الهى كه ظهور احكام حقيقت و
مرتبه آن مظهر- از جهت كمال براى او- در آن (اسم) است؛ و اگر چه نسبت به آن كس كه
ملايم و مناسبش
[1] - حتى كلمه« هو- او» كه اشاره به غيب هويت است از
اسماء ذاتى است، زيرا مقام ذات اصلا قابل اشاره نيست كه نه اسم دارد و نه رسم و نه
اشاره، پس هرگاه كه عاقلى تعقل كرد و اشاره كنندهاى اشاره نمود؛ آن تعيّنى از
تعينات و اسمى از اسماء و مظهرى از مظاهر او است، لذا آن هموست و هم غير او.
نام کتاب : ترجمه مصباح الانس ابن فناري (شرح مفتاح الغيب صدرالدين قونوى) نویسنده : خواجوي، محمد جلد : 1 صفحه : 128