نام کتاب : رسائل شيخ اشراق نویسنده : شيخ اشراق جلد : 4 صفحه : 18
فرمانروايان عصر خود نوشتهاند اما چون به شيوهى تعليم و تفهم
بىتوجه بودهاند، رسالاتشان سودمند نيفتاده است. عيب آنان اين بوده است كه
اصطلاحات خاص علم را بدون تغيير به كار بردهاند در حالى كه لازم بوده است آنها را
در جهت تسهيل فهم مطالب براى خوانندهى عادى، ساده كنند. و خود بدين سبب كوشيده
است تا حدى كه به قواعد كلى و مطالب اصلى اختلالى وارد نيايد، اصطلاحات را به فهم
عامه نزديك كند. در اهميت اين رساله مىگويد: «گمان نمىكنم قبلا به مانند اين،
تصنيف شده باشد».
از خواص بسيار پر ارزش اين رساله چنان كه خود نيز گويد، اين است كه
مسائل فلسفى نخست به صورت برهانى بيان شده و بعد براى تأييد صحت آنها، به آيات
قرآن استناد شده است. شيخ اشراق در اين باره مىگويد پس از هر مطلبى، به دو آيه
استشهاد كرده است. و بر اساس اين سخن مىبينيم تا پايان رساله كوشيده است تا حد
اقل دو آيه آورد و گاه چند آيه آورده كه گاهى نيز ظاهرشان سازگار نيست و حكيم
اشراقى با تأويل و توجيه، آنها را مؤيد آراى فلسفى ساخته است. در اين زمينه، اين
رساله جامعترين آثار سهروردى است و در ميان كتب فلسفى اسلامى كمنظير است و اقدام
او تا بدين حد بىسابقه است و ادعاى خود او در مقدمه گزاف نيست.
اين رساله در يك مقدمه و چهار لوح تنظيم شده است و مطالب هر يك، ضمن چند
قاعده آمده است.
در مقدمه به اختصار به چند مطلب منطقى و فلسفى از قبيل عام و متشخص
(كلى و جزئى)، استقرار، جوهر و هيئت (عرض) و ابطال جوهر فرد (جزء لا يتجزى)
پرداخته است.
لوح اول، به چند مبحث از طبيعيات از قبيل تناهى ابعاد، محدد الجهات،
خلأ، مكان، حركت، زمان، عناصر و آنچه مربوط بدانها است، اختصاص دارد و تقريبا همان
را آورده است كه مشائيان گفتهاند جز يك دليل در اثبات تباهى ابعاد (بند 12) كه
خود اقامه كرده و مدعى است بهتر از سخن متقدمين است.
لوح دوم، دربارهى نفس و قواى آن است. شش دليل بر اثبات تجرد نفس
اقامه كرده كه به طور پراكنده در آثار ديگرش نيز آمده است. در اين لوح نيز جز از
لحاظ بيان و استناد به آيات و احاديث و گفتار صوفيان، نظرش با مشائيان چندان
تفاوتى ندارد.
در لوح سوم مباحث الهيات خاص مطرح شده و در آن، منقحشدهى همهى
دليلهايى كه در آثار ديگرش حتى حكمة الإشراق آمده- البته نه بدان زبان- آورده
است. عقول و
نام کتاب : رسائل شيخ اشراق نویسنده : شيخ اشراق جلد : 4 صفحه : 18