است. علّامه در «خلاصه» كه كتاب رجال ايشان
است گفته است: چون شيخ او را در يك جا تضعيف نموده و در جائى ديگر توثيق كرده است،
بنابراين، من درباره او توقّف دارم. يعنى وقتى درباره شخصى توثيق آمد و تضعيف هم
وارد شد، دو نظر مختلف بوجود آمد، إنسان بايد در آنجا توقّف كند، و علّامه هم بدين
جهت توقّف كرده است.
اشتباه شيخ در تضعيف أبو خديجه، و اشتباه ترديد علّامه حِلّىّ
بايد گفت: علّت اينكه شيخ او را تضعيف كرده است، اشتباهى است كه براى
وى حاصل شده است. يعنى شيخ طوسى در اينجا اشتباهى مرتكب شده كه آن اشتباه موجب
ترديد علّامه گرديده است؛ و با توجّه به بيانى كه اينك ميكنيم معلوم ميشود: هم
اشتباه شيخ بى مورد است، و هم ترديد علّامه بر أساس تضعيف شيخ بى أساس ميباشد.
أبو خديجه همان أبو سَلِمَه: سالِم بن مُكرَم است
بيانُ ذَلك: أبو خديجهاى كه مورد بحث ماست، اسمش سالمو اسم پدرش
مُكْرَماست: «سالِمُ بن مُكْرَم»؛ و نيز كنيه ديگر او «أبو سَلِمَه» با كسره لام
مىباشد. (همچنين «امُّ سَلَمه» با فتحه غلط و «امُّ سَلِمَه» با كسره صحيح است.)
پس يكى از كنيه هايش هم أبو سَلِمَه مىباشد. و در ميان عرب مرسوم است كه بعضى دو
كُنيه دارند، و أبو خديجه هم از اين قبيل است. كنيه مشهورش همان أبو خديجهاست،
ولى گاهى هم او را أبو سَلِمَهمىگفتند.
شخص ديگرى را نيز داريم كه نام او سالم، و پسر أبو سَلِمَهاست:
«سالِمُبن أبى سَلِمَه» و او از رجالِ روايت است أمّا ضعيف مىباشد. و غضائرى و
نجاشى، او را تضعيف كردهاند.
مرحوم شيخ طوسى بين اين أبو خديجه كه كنيه ديگرش أبو سَلِمَه و نام
او سالم است، با آن سالم ديگر كه پسر أبو سَلِمه است، خلط نموده و گمان كرده: سالم
بن مُكْرَمى كه خودِ أبو سَلِمَه است، همان سالم است كه پسر أبو سَلِمَه مىباشد؛
و چون او در كتب رجال تضعيف شده، أبو خديجه هم بر آن أساس تضعيف شده است.