684.
الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة)- به نقل از
ابن ابى مُلَيكه-: ابن عبّاس، در مسجد الحرام در انتظار خبر حسين بن على عليه
السلام نشسته بود كه مردى آمد و چيزى درِ گوش او گفت. ابن عبّاس، بلافاصله،
استرجاع كرد ( «إنّا للَّهِ» گفت).
گفتيم:
اى ابن عبّاس! چه اتّفاقى افتاده است؟
ابن
عبّاس گفت: مصيبت بزرگى است كه من آن را به حساب خدا مىگذارم. غلام من خبر داد كه
از ابن زبير شنيده كه حسين بن على، كشته شده است.
طولى
نكشيد كه ابن زبير، نزد ابن عبّاس آمد و به او تسليت گفت و باز گشت. ابن عبّاس
برخاست و وارد منزلش شد و مردم براى تسليت گفتن، به خانه او مىآمدند.[2]
[1] إنَّ مُصعَبَ بنَ الزُّبَيرِ تَوَجَّهَ إلى عَبدِ المَلِكِ بنِ
مَروانَ يُقاتِلُهُ، فَلَمّا بَلَغَ الحَيرَ دَخَلَ، فَوَقَفَ عَلى قَبرِ أبي
عَبدِ اللَّهِ عليه السلام.
ثُمَّ قالَ لَهُ: أبا عَبدِ اللَّهِ عليه السلام، أما وَاللَّهِ،
لَئِن كُنتَ غُصِبتَ نَفسَكَ ما غُصِبتَ دينَكَ، ثُمَّ انصَرَفَ وهُوَ يَقولُ:
إنَّ الاولى بِالطَّفِّ مِن
آلِ هاشِمٍ
تَأَسَّوا فَسَنّوا
بِالكِرامِ تَأَسِّيا
699
( الاصول الستّة عشر: ص 123، بحار الأنوار: ج 45 ص 200 الرقم 42).
[2] ابو سعيد، حسن بن ابى
الحسن يسار بصرى، همپيمان انصار بود. او دو سال مانده به پايان خلافت عمر، در
مدينه زاده شد و از نامبردارترينِ تابعيان در فقه و حديث بود. او صاحب روايات
بسيارى است و پيشواى بصريان بود. از فضل بن شادان، نقل است كه حسن بصرى، با هر
گروهى، به همان گونه كه آنان دوست داشتند، برخورد مىكرد و براى رياست، تلاش
مىكرد. وى پيشواىِ گروه قَدَريّه بود و رجالشناسان اهل سنّت، او را به علم و
فقه، توصيف كرده و ستودهاند؛ امّا در نزد علماى شيعه، در باره او اختلاف نظر وجود
دارد. وى به سال 110 ق، در بصره در گذشت.
نام کتاب : گزيده شهادت نامه امام حسين بر پايه منابع معتبر نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 850