responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : گزيده شهادت نامه امام حسين بر پايه منابع معتبر نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 849

فصل يكم: بازتاب شهادت امام در سخنان برخى شخصيت‌هاى نامدار

1/ 1 امّ سلمه‌[1]

682. الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة)- به نقل از شهر بن حَوشَب-: نزد امّ سلمه، همسر پيامبر صلى اللَّه عليه و آله بوديم كه صداى شيون زنى را شنيديم كه آمد تا به امّ سلمه رسيد و گفت: حسين، كشته شد!

امّ سلمه گفت: سرانجام، كارشان را كردند! خداوند، خانه‌هايشان (يا: گورهايشان) را پُر از آتش كند!

سپس بيهوش شد و ما بر خاستيم.[2]

683. المعجم الكبير- به نقل از شهر بن حَوشَب-: هنگامى كه خبر شهادت حسين بن على عليه السلام رسيد، شنيدم كه امّ سلمه، مردم عراق را لعن كرد و گفت: حسين را كشتند! خدا، آنان را بكشد! او را فريفتند و خوارش كردند. خدا لعنتشان كند![3]


[1] ابو اسقَع، واثِلة بن اسقَع بن عبد العزّى كنانى ليثى، از صُفّه‌نشينان بود. وى در سال نهم هجرى، اسلام آورد. او در جنگ تبوك، شركت داشت و گفته شده از زمانى كه مسلمان شد، خدمت‌گزار پيامبر صلى اللَّه عليه و آله شد.

او به شام رفت و خانه‌اش در بلاط( در سه فرسخى دمشق) بود. در جنگ‌هاى دمشق و حِمْص شركت كرد و آن گاه به جانب بيت المقدّس رفت. سرانجام، چشم او كور شد و در سال 83 يا 85 ق، آخرين صحابى‌اى بود كه در دمشق، درگذشت.

[2] سَمِعتُ واثِلَةَ بنَ الأَسقَعِ، وقَد جي‌ءَ بِرَأسِ الحُسَينِ عليه السلام، فَلَعَنَهُ رَجُلٌ مِن أهلِ الشّامِ!

فَغَضِبَ واثِلَةُ وقامَ، وقالَ: وَاللَّهِ، لا أزالُ احِبُّ عَلِيّاً ووَلَدَيهِ عليهم السلام بَعدَ أن سَمِعتُ رَسولَ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله في مَنزِلِ امِّ سَلَمَةَ، وألقى عَلى فاطِمَةَ وَابنَيها وزَوجِها عليهم السلام كِساءً خَيبَرِيّاً، ثُمَّ قالَ:« إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً) 698

( سير أعلام النبلاء: ج 3 ص 314).

[3] ابو عبد اللَّه، مُصعَب بن زُبَير بن عوّام بن خُوَيلِد قريشى اسدى، در سال 26 يا 33 ق، در دوران خلافت عثمان، زاده شد و بر معاويه وارد گرديد. برادرش عبد اللَّه بن زبير، او را حاكم عراق كرد. او از بصره شروع نمود و سپس با مختار جنگيد و او را كُشت و سرش را براى برادرش عبد اللَّه بن زبير فرستاد. سپس‌[ برادرش‌] او را به مدّت يك سال، از حكمرانى عراق، بركنار كرد و در اواخر سال 68 ق، او را به كار برگرداند و كوفه را هم به آن افزود، تا اين كه در سال 70 يا 71 يا 72 ق در دوران عبد الملك بن مروان در عراق، كشته شد و سرش بر نيزه براى عبد الملك فرستاده شد. همسرش، سكينه دختر امام حسين عليه السلام بود.

نام کتاب : گزيده شهادت نامه امام حسين بر پايه منابع معتبر نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 849
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست