responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : گزيده شهادت نامه امام حسين بر پايه منابع معتبر نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 764

33 واقع است. اين، بدان معناست كه مسير طبيعى ميان اين دو شهر، تقريباً بر روى يك مدار، قرار دارد و نيازى به بالا رفتن و پايين آمدن بر روى زمين، جز در حدّ كسرى از يك درجه نيست. بر روى اين مدار، راهى واقع بوده كه به «راه باديه» مشهور بوده است. اين مسير، كوتاه‌ترين راه بين اين دو شهر است و حدود 923 كيلومتر[1] مسافت داشته است.

مشكل اصلى اين راه كوتاه، گذشتن آن از صحراى بزرگ ميان عراق و شام است كه از روزگاران كهن، به «بادية الشام» مشهور بوده است. اين مسير، براى افرادى قابل استفاده بوده كه امكانات كافى (بويژه آب) براى پيمودن مسافت‌هاى طولانى ميان منزل‌هاى دور از همِ صحرا را داشته‌اند، هر چند، گاهى شتاب مسافر، او را وادار به پيمودن اين مسير مى‌كرده است.

گفتنى است در صحراها، شهرهاى بزرگ، وجود ندارند؛ امّا اين به معناى نبودن راه يا چند آبادى كوچك نيست.

راه دوم: راه كناره فرات‌

فرات، يكى از دو رود بزرگ عراق است كه از تركيه سرچشمه مى‌گيرد و پس از گذشتن از سوريه و عراق، به خليج فارس مى‌پيوندد. كوفيان، براى مسافرت به شمال عراق و شام، از كناره اين رود، حركت مى‌كردند تا هم به آب، دسترس داشته باشند و هم از امكانات شهرهاى ساخته شده در كناره فرات، استفاده كنند. گفتنى است لشكرهاى انبوه و كاروان‌هاى بزرگ كه به آب فراوان نياز داشتند، ناگزير از پيمودن اين مسير بودند.[2]

اين مسير، ابتدا از كوفه به مقدار زيادى به سوى شمال غرب مى‌رود و سپس از آن جا به سوى جنوب، بر مى‌گردد و با گذر از بسيارى از شهرهاى شام، به دمشق‌


[1] فَجَهَّزَهُم وحَمَلَهُم إلى يَزيدَ، فَلَمّا قَدِموا عَلَيهِ جَمَعَ مَن كانَ بِحَضرَتِهِ مِن أهلِ الشّامِ، ثُمَّ أدخَلوهُم، فَهَنَّؤوهُ بِالفَتحِ 639

( تاريخ الطبرى: ج 5 ص 390، تهذيب الكمال: ج 6 ص 429).

[2] وَاللَّهِ إنّا لَعِندَ يَزيدَ بنِ مُعاوِيَةَ بِدِمَشقَ إذ أقبَلَ زَحرُ بنُ قَيسٍ حَتّى دَخَلَ عَلى يَزيدَ بنِ مُعاوِيَةَ، فَقالَ لَهُ يَزيدُ: وَيلَكَ ما وَراءَكَ وما عِندَكَ؟

فَقالَ: أبشِر- يا أميرِ المُؤمِنينَ- بِفَتحِ اللَّهِ ونَصرِهِ، وَرَدَ عَلَينَا الحُسَينُ بنُ عَلِيٍّ في ثَمانِيَةَ عَشَرَ مِن أهلِ بَيتِهِ وسِتّينَ مِن شيعَتِهِ، فَسِرنا إلَيهِم فَسَأَلناهُم أن يَستَسلِموا ويَنزِلوا عَلى حُكمِ الأَميرِ عُبَيدِ اللَّهِ بنِ زِيادٍ أو القِتالَ، فَاختارُوا القِتالَ عَلَى الاستِسلامِ، فَعَدَونا عَلَيهِم مَعَ شُروقِ الشَّمسِ فَأَحَطنا بِهِم مِن كُلِّ ناحِيَةٍ، حَتّى إذا أخَذَتِ السُّيوفُ مَأخَذَها مِن هامِ القَومِ يَهرُبونَ إلى غَيرِ وَزَرٍ، ويَلوذونَ مِنّا بِالآكامِ وَالحُفَرِ لِواذاً كَما لاذَ الحَمائِمُ مِن صَقرٍ، فَوَ اللَّهِ يا أميرَ المُؤمِنينَ ما كانَ إلّا جَزرَ جَزورٍ أو نَومَةَ قائِلٍ، حَتّى أتَينا عَلى آخِرِهِم، فَهاتيكَ أجسادُهُم مُجَرَّدَةً، وثِيابُهُم مُرَمَّلَةً، وخُدودُهُم مُعَفَّرَةً، تَصهَرُهُمُ الشَّمسُ وتَسفي عَلَيهِمُ الرّيحُ، زُوّارهُمُ العِقبانُ وَالرَّخَمُ بِقِيٍّ سَبسَبٍ.

قالَ: فَدَمَعَت عَينُ يَزيدَ، وقالَ: قَد كُنتُ أرضى مِن طاعَتِكُم بِدونِ قَتلِ الحُسَينِ، لَعَنَ اللَّهُ ابنَ سُمَيَّةَ، أما وَاللَّهِ لَو أنّي صاحِبُهُ لَعَفَوتُ عَنهُ، فَرَحِمَ اللَّهُ الحُسَينَ، ولَم يَصِلهُ بِشَي‌ءٍ 640

( تاريخ الطبرى: ج 5 ص 459؛ الإرشاد: ج 2 ص 118).

نام کتاب : گزيده شهادت نامه امام حسين بر پايه منابع معتبر نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 764
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست