نام کتاب : گزيده شهادت نامه امام حسين بر پايه منابع معتبر نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 754
پاسبانها بر او پريدند و او را گرفتند. عبد اللَّه، شعار قبيله ازْد
را سر داد: اى آمُرزيده (يا مَبرورُ)!
عبد
الرحمان بن مِخنَف ازْدى، نشسته بود. گفت: واى بر تو! خودت و قومت را تباه كردى.
در
آن روز، هفتصد جنگجو از قبيله ازْد در كوفه بودند. جوانانى از ازْد به سوى او
جستند و او را از دست پاسبانان در آوردند و به خانوادهاش سپردند.
عبيد
اللَّه بن زياد، كسى را به دنبال او فرستاد. او را كُشت و فرمان داد تا او را در
جايگاه خاكروبهها به صليب كشند و او را آن جا به صليب كشيدند.[1]
614.
الإرشاد: ابن زياد، به مسجد آمد و از منبر، بالا رفت و گفت: ستايش، خدايى را
كه حق و اهلش را چيره كرد و امير مؤمنان يزيد و حزبش را يارى داد، و دروغگو پسر
دروغگو و پيروانش را كشت!
عبد
اللَّه بن عفيف ازْدى- كه از پيروان امير مؤمنان عليه السلام بود-، جلوى او برخاست
و
[1] مقتل الحسين عليه السلام
المنسوب إلى أبى مخنف: ص 180.
نام کتاب : گزيده شهادت نامه امام حسين بر پايه منابع معتبر نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 754