responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : گزيده شهادت نامه امام حسين بر پايه منابع معتبر نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 691

سى سال بعد، از پايين تا بالاى آن را خار گرفت و ميوه‌اش ريخت و سرسبزى‌اش رفت. آن گاه بود كه ما از شهادت امير مؤمنان على عليه السلام آگاه شديم و پس از آن، ديگر ميوه نداد و ما تنها از برگش بهره مى‌برديم.

روزى برخاستيم و ديديم از ساقه‌اش خون تازه تراويده و برگ‌هايش پژمرده شده است. در بيم و هراس بوديم كه ناگاه، خبر شهادت حسين عليه السلام به ما رسيد و در پىِ آن، درخت، خشك شد و از ميان رفت.[1]

532. الخرائج و الجرائح: پيامبر صلى اللَّه عليه و آله رفت تا در خيمه امّ مَعبد فرود آمد. [پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و همراهانش‌] خواستند كه امّ معبد، مهمانشان كند. امّ معبد گفت: الآن، چيزى آماده ندارم.

پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله به گوسفندى در كنار خيمه كه به خاطر بدحالى، از گلّه جا مانده بود، نگريست و گفت: «اجازه مى‌دهى آن را بدوشم؟».

گفت: آرى؛ ولى چيزى ندارد.

پيامبر صلى اللَّه عليه و آله دست بر پشت آن گوسفند كشيد و مانند فربه‌ترين گوسفندان شد و سپس دست بر پستان آن كشيد و پستان آن، عجيبْ بزرگ شد و شير فراوانى آورد. پيامبر صلى اللَّه عليه و آله فرمود: «اى امّ معبد! كاسه بزرگى را بياور».

[پيامبر صلى اللَّه عليه و آله شير را در كاسه دوشيد و] همه شير نوشيدند تا سيراب شدند. امّ معبد،


[1] الدمعة الساكبة: ج 5 ص 11- 14.

نام کتاب : گزيده شهادت نامه امام حسين بر پايه منابع معتبر نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 691
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست