نام کتاب : گزيده شهادت نامه امام حسين بر پايه منابع معتبر نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 421
كنند و چون نزد آنان آمده، او را وا نهاده و بر او تاختهاند تا او
را بكُشند و هفتاد تن نيز با او، همراه شدهاند.
از
ميان كسانى كه آن جا بودند، مردى به نام جَبَلة بن عمرو، نزد عمر بن سعد آمد و
باخبرش كرد. او نيز ازرَق بن حارث صيداوى را با سوارانى، روانه كرد و ميان آنان و
حسين عليه السلام، مانع شدند. حبيب بن مُظهّر نيز به سوى حسين عليه السلام باز گشت
و ماجرا را باز گفت. حسين عليه السلام فرمود: «ستايش فراوان، ويژه خداست!».[1]
1/ 11 باز داشتن امام عليه السلام و يارانش از آب، در روز هفتم
محرّم
284.
تاريخ الطبرى- به نقل از حميد بن مسلم ازْدى-: نامهاى از عبيد اللَّه بن زياد،
براى عمر بن سعد آمد [كه متنش چنين بود]: «امّا بعد، ميان حسين و يارانش و آب،
مانع شو و قطرهاى از آن را نچشند، همان گونه كه با پرهيزگار پاكِ مظلوم، امير
مؤمنان عثمان بن عَفّان كردند».
عمر
بن سعد، عمرو بن حَجّاج را با پانصد سوار، روانه كرد و بر شريعه (آبْراهِ) فرات،
فرود آمدند تا ميان حسين عليه السلام و يارانش و آب، مانع شوند و نگذارند قطرهاى
از آن را بنوشند. اين، سه روز پيش از شهادت حسين عليه السلام بود.
[1] قالَ عَلِيُّ بنُ الحُسَينِ: كُنتُ مَعَ أبِيَ اللَّيلَةَ الَّتي
قُتِلَ صَبيحَتَها، فَقالَ لِأَصحابِهِ: هذَا اللَّيلُ فَاتَّخِذوهُ جَمَلًا؛
فَإِنَّ القَومَ إنَّما يُريدونَني، ولَو قَتَلوني لَم يَلتَفِتوا إلَيكُم، وأنتُم
في حِلٍّ وسَعَةٍ، فَقالوا: لا وَاللَّهِ، لا يَكونُ هذا أبَداً.
ثُمَّ دَعا، وقالَ لَهُم: ارفَعوا رُؤوسَكُم وَانظُروا. فَجَعَلوا
يَنظُرونَ إلى مَواضِعِهِم ومَنازِلِهِم مِنَ الجَنَّةِ، وهُوَ يَقولُ لَهُم: هذا
مَنزِلُكَ يا فُلانُ، وهذا قَصرُكَ يا فُلانُ، وهذِهِ دَرَجَتُكَ يا فُلانُ.