نام کتاب : گزيده شهادت نامه امام حسين بر پايه منابع معتبر نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 164
19. المعجم الكبير- به نقل از امّ
سلمه-: روزى پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله در خانهام نشسته بود كه فرمود:
«كسى بر من وارد نشود».
من
درنگ كردم، كه حسين عليه السلام وارد شد و صداى گريه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله
را شنيدم. سرك كشيدم. ديدم حسين عليه السلام در دامان پيامبر صلى اللَّه عليه و
آله است و پيامبر صلى اللَّه عليه و آله گريهكنان، دست بر پيشانى خود مىكشد.
گفتم: به خدا سوگند، نفهميدم كِى داخل شد!
پيامبر
صلى اللَّه عليه و آله فرمود: «جبرئيل با ما در اتاق بود و گفت: او (حسين) را دوست
دارى؟
گفتم:
از همه دنيا، او را دوست دارم.
جبرئيل
گفت: بى ترديد، امّتت او را به زودى در سرزمينى به نام كربلا مىكشند».
سپس
جبرئيل از خاك آن جا برگرفت و به پيامبر صلى اللَّه عليه و آله نشان داد و حسين
عليه السلام [سالها بعد]، هنگامى كه او را براى كشتنْ محاصره كردند، پرسيد: «نام
اين سرزمين چيست؟».
گفتند:
كربلا.
فرمود:
«خدا و پيامبرش راست گفتند؛ سرزمين كَرب و بلا».[1]
ب-
سرزمين طَف
20.
المعجم الكبير- به نقل از عايشه، از پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله-: جبرئيل به
من خبر داد كه پسرم حسين، پس از من در سرزمين طَف، كشته مىشود و اين خاك را برايم
آورد و به من
[1] إنَّ النَّبِيَّ صلى اللَّه عليه و آله كانَ ذاتَ يَومٍ جالِساً
وحَولَهُ عَلِيٌّ وفاطِمَةُ وَالحَسَنُ وَالحُسَينُ عليهم السلام، فَقالَ لَهُم:
كَيفَ بِكُم إذا كُنتُم صَرعى وقُبورُكُم شَتّى؟
فَقالَ لَهُ الحُسَينُ عليه السلام: أنَموتُ مَوتاً أو نُقتَلُ؟
فَقالَ: بَل تُقتَلُ يا بُنَيَّ ظُلماً، ويُقتَلُ أخوكَ ظُلماً، وتُشَرَّدُ
ذَرارِيُّكُم فِي الأَرضِ.