responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تحرير الوسيلة (نشر آثار) نویسنده : خمینی، سید روح الله    جلد : 2  صفحه : 504

زيرا شخص مخاطب او، قذف نشده است؛ و احتمال دارد كه فقط پدر يا مادر به زنا اقدام كرده باشد پس قذف بر شخص معينى واقع نشده، بنا بر اين در مثل آن، شبهه‌اى كه دفع كننده حدّ است، حاصل مى‌شود. و احتمال هم دارد با مطالبه پدر و مادر حدّ ثابت شود. و همچنين است اگر بگويد: «يكى از شما زناكاريد»؛ زيرا احتمال دفع آن مى‌رود و به مطالبه آن‌ها احتمال حدّ مى‌رود.

مسأله 6- اگر بگويد: «تو با فلان زن زنا كردى» يا «با فلانى لواط نمودى» پس قذف- بنابر اشبه- بر مخاطب واقع شده، نه بر كسى كه طرف نسبت واقع شده. و بعضى گفته‌اند كه دو حدّ بر او مى‌باشد.

مسأله 7- اگر به پسر زنى كه مورد لعان واقع شده بگويد: «اى پسر زن زانيه» يا به زن بگويد: «اى زانيه» به جهت قذف آن زن، حدّ بر او ثابت است. و اگر بگويد: «من با فلان زن زنا كردم» يا «با تو زنا كردم» پس اشبه عدم ثبوت حدّ است بر او به خاطر آن زن (زيرا شايد مراد او نسبت زنا به خودش باشد نه به آن زن). و اگر چهار مرتبه، به آن اقرار نمايد حدّ زانى، به او زده مى‌شود.

مسأله 8- هر فحشى مانند «اى ديوث» يا هر تعريضى به آنچه كه مخاطب، آن را كراهت دارد و در عرف و لغت او مفيد قذف نمى‌باشد، به سبب آن، تعزير ثابت مى‌شود، نه حد، مانند قول او: «تو حرام‌زاده‌اى» يا «اى حرام‌زاده» يا «اى فرزند حيض»، يا به زوجه‌اش بگويد: «تو را باكره نيافتم» يا بگويد: «اى فاسق»، «اى فاجر»، «اى شارب الخمر» و امثال اين‌ها كه موجب استخفاف به ديگرى است و حال آن‌كه طرف، مستحق آن نمى‌باشد، در آن تعزير مى‌باشد، نه حد. و اگر طرف مستحق آن باشد، موجب چيزى نمى‌باشد.

قاذف و مقذوف‌

مسأله 1- در قاذف (قذف‌كننده)، بلوغ و عقل معتبر است؛ پس اگر بچه قذف نمايد، حدّ نمى‌خورد اگر چه مسلمان بالغ عاقل را قذف نمايد، ولى اگر مميزى باشد كه‌

نام کتاب : ترجمه تحرير الوسيلة (نشر آثار) نویسنده : خمینی، سید روح الله    جلد : 2  صفحه : 504
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست