و امّا علم و جهل در اين مقام، عبارت است از: شئون آن دو حقيقت. پس شأن عقل علم است؛ زيرا كه عقل حقيقت مجرّده غير محجوبه است، و به برهان پيوسته است كه اين حقيقت، عاقل و عالم است. [1]
و امّا جهل گرچه مجرّد است و عالم، ولى به واسطه غلبه وجهه ملكيّه طبيعيّه بر آن تمام ادراكات آن از قبيل جهالات مركّبه است، و طبق نظام كلّى و جمال الهى نباشد.
و محتمل است اين علم و جهل به مناسبت صدور روايت از مقام ولايت مآبى، عبارت باشد از: علم باللَّه تعالى و شئون ذاتى و صفاتى و افعالى او به طورى كه از آيات و نشانههاى الهى باشد، و جهل به آن مقامات باشد. پس ادراكات عقليّه، ادراكاتى است كه مربوط به حق- جلّ جلاله- باشد و ادراكات جهليّه شيطانيّه مربوط به شجره خبيثه است كه اصل اصول جهالات و ضلالات است.
و تفصيل اين اجمال آن كه: از براى تمام موجودات ممكنه دو جهت و دو وجهه است: يك جهت، نورانيّت و وجود و اطلاق و كمال، كه آن وجهه غيبيّه الهيّه است؛ و يك جهت، ظلمت و تعيّن و مهيّة و نقص كه آن وجهه نفسانيّه اشياء است.
و اشياء در وجهه اوّل از شئون الهيّه و آيات ربانيّه هستند، و شايد در حديث شريف كافى كه از رسول خدا- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- نقل كند كه فرمود:
«إنَّما الْعِلْمُ ثَلاثَةٌ آيَةٌ مُحْكَمَةٌ»
« انَّما العِلْمُ ثَلاثةٌ: آيَةٌ مُحْكَمَةٌ، أو فَريضَةٌ عادِلَةٌ، أو سُنَّةٌ قائِمَةٌ، وَ ما خَلاهُنَّ فَهُوَ فَضْلٌ». [2] مراد از آيت محكمه علم به وجهه
«انَّما العِلْمُ ثَلاثةٌ: آيَةٌ مُحْكَمَةٌ، أو فَريضَةٌ عادِلَةٌ، أو سُنَّةٌ قائِمَةٌ، وَ ما خَلاهُنَّ فَهُوَ فَضْلٌ».
پيامبر خدا (صلّى اللَّه عليه و آله) فرمودند: علم سه قسم است: نشانهاى مُحكم و استوار (عقايد)، واجب راست (أحكام)، سُنَّت پابرجا (أخلاق)، و امّا غير اينها زيادى و فضل است.
(اصول كافي، ج 1، ص 24، باب 3 از كتاب فضل علم، ح 1).