گفتهاند «ديّان»، كه از اسماء الهيّه است، نيز به همين معنى است. و شايد مراد از «دين» شريعت حقّه باشد. و چون در روز قيامت آثار دين ظاهر گردد و حقايق دينيّه از پرده بيرون افتد، از اين جهت آن روز را «روز دين» بايد گفت، چنانچه امروز «روز دنيا» است، زيرا كه روز ظهور آثار دنيا است و صورت حقيقيّه دين ظاهر نيست. و اين شبيه قول خداى تعالى است كه مىفرمايد:
وَ ذَكِّرْهُمْ بِايّامِ اللَّه،[428] و آن ايّامى است كه حق تعالى به قهر و سلطنت با قومى رفتار كند. و روز قيامت هم «يوم اللّه» است و هم «يوم الدّين» است، زيرا كه روز ظهور سلطنت الهيّه و روز بروز حقيقت دين خدا است.
قوله تعالى: ايّاكَ نَعْبُدُ وَ ايّاكَ نَسْتَعين بدان اى عزيز كه چون بنده سالك در طريق معرفت تمام محامد و مدايح را مختص به ذات مقدّس حق دانست و قبض و بسط وجود را از او دانست و ازمّه امور را در اول و آخر و مبدأ و منتهى به يد مالكيّت او دانست و توحيد ذات و افعال در قلبش تجلّى نمود، حصر عبادت و استعانت را به حق كند و جميع دار تحقّق را طوعا و كرها خاضع ذات مقدّس بيند و در دار تحقّق قادرى نبيند تا اعانت را به او نسبت دهد. و اين كه بعضى از اهل ظاهر گفتهاند حصر عبادت حقيقى است و حصر استعانت حقيقى نيست- زيرا كه استعانت به غير حق نيز مىشود و در قرآن شريف نيز فرمايد: تَعاوَنوُا عَلَى البِرِّ وَ التَّقْوى[429] و مىفرمايد: اسْتَعينوُا بِالصَّبْرِ و الصَّلوة[430] و نيز معلوم است بالضّرورة كه سيره نبىّ اكرم و ائمّه هدى عليهم السلام و اصحاب آنها و مسلمين بر استعانت از غير حق بوده در غالب امور مباحه، مثل استعانت به دابّه و خادم و زوجه و رفيق و رسول و اجير و غير ذلك- كلامى است با اسلوب اهل ظاهر. و اما كسى كه از توحيد فعلى حق تعالى اطلاع دارد و
[428] -« روزهاى خدا را به يادشان آور.»( إبراهيم- 5)
[429] -« در نيكوكارى و تقوا به يكديگر يارى رسانيد.»( مائده- 2)