responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 7  صفحه : 316

امّا تعریف منطقی تعریف به اجزاء ماهوی است نه اجزاء خارجی و لذا آن هم نوعی تحلیل است. پس همیشه روی قاعده، کلّ را به جزء تعریف میکنیم. حال اگر یک «جزء» ی داشته باشیم که در آن مورد کلّ به جزء تعریف نشود بلکه برعکس جزء به کلّ تعریف شود، آیا چنین چیزی ممکن است یا نه، و اگر ممکن است راز مطلب چیست؟

دلیل و رمز مطلب در این است که: جزء داریم تا جزء. بعضی از اجزاء، اجزاء ماهوی هستند مثل جنس و فصل. بعضی از اجزاء، اجزاء وجود خارجی هستند امّا اینها اجزائند نه از باب اینکه وجود خارجی خود آن کلّ، متوقّف بر این اجزاء باشد، بلکه این اجزاء همچون شرایط و ابزارهایی است برای آن کلّ. مثلًا اعضا و جوارح در مورد انسان اینطور است (اعضا و جوارح انسان همانند ابزارهای سرخودند). این ابزارها- مثل دست، چشم، گوش- برای انسان جهت جلب منافع و دفع ضررهای خارجی است؛ پس اینها خارج از ماهیت انسان است؛ همان طور که در مورد ابزارهای صنعتی چنین است؛ مثلًا قلم ساخته شده است برای نوشتن (ابزار سرناخود). به همین جهت اگر مثلًا به محیط دیگری برویم و موجودی را ببینیم که تمام احساسات و عقل انسان را دارد ولی به علّت متفاوت بودن شرایط، اعضا و جوارح دیگری دارد، آن هم انسان است. در همین محیط هم که ما زندگی میکنیم اگر مثلًا دست انسانی را قطع کنند باز هم او انسان است. موت اختیاری مثالی است که این مطلب را تأیید کرده و ثابت میکند که اعضا و جوارح انسان ابزارها و شرایطی بیش نیستند و لذا داخل ماهیت انسان نمیشوند. موت اختیاری برای افرادی که ریاضت میکشند امر مسلّم و پیش پا افتادهای است. مدتهای مدید غذا نمیخورند، برای چند سال حبس نفس میکنند (شخصی را در تابوت قرار داده و آنچنان در آن را میبندند که هیچ منفذی نداشته باشد، بعد آن را زیر خاک کرده و پس از شش ماه بیرون میآورند در حالی که او زنده است) یا ... همه اینها به خاطر این است که واقعیتی که انسان را تشکیل میدهد غیر از اینهاست؛ همه اینها ابزار و آلات هستند؛ حتی مغز انسان هم با قلم خودنویس فرق چندانی ندارد.

علّت اینکه کلّ (مثلًا انسان) را به این اجزاء (مثلًا اعضا و جوارح) تعریف نمیکنیم همین مطلب است (یعنی فیلسوفان اینطور تعبیر و تعریف میکنند) و لو اینکه شرایط بقای این موجود، وابسته به این اجزاء است؛ و بالعکس، تعریف این اجزاء به آن کلّ است، کما اینکه تعریف «قوس» بدون تعریف «دایره» امکان پذیر نیست و

نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 7  صفحه : 316
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست