responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 4  صفحه : 83

اگر این عالم تحت تأثیر و تدبیر یک علم و اراده کلی باشد که آن را سیر میدهد و تمام جزئیات این مسیرها را میداند، از نظر او هیچ چیز در عالم تصادفی و اتفاقی نیست.

پس مطلب دیگری که خواستیم بگوییم این است که این تصادفاتی که در عالم رخ میدهد و شرایطی را به وجود میآورد که ما در آن شرایط میبینیم طبیعت مسیر هدفداری را طی میکند، کسی خیال نکند این تصادفها با این هدفداری تناقض دارد؛ بلکه این تصادفها و این امور اتفاقیه عالم، با هدف داشتن طبیعت منافات ندارد. به بیان دیگر: اینکه میگوییم عالم هدف دارد، یعنی عالم این هدفداری را روی یک قانون و مسیر کلی انجام میدهد؛ قوانین «هدفداری» هم در عالم کلی است و جزئی و شخصی نیست که ما بخواهیم روی جزئی و شخصی بحث کنیم.

تقریر قدما برای برهان نظم

از نظر قدمای ما برهان نظم را جور دیگری هم میشود تقریر کرد. عرض کردیم که چگونه میشود معلولی دلیل شود بر اینکه علتش عالِم و شاعر بوده است و گفتیم باید حکایت کند و نشان بدهد که انتخاب و اختیار وجود داشته است. علمای امروز روی حساب احتمالات این مطلب را بیان کردهاند و گفتهاند این امر دلیل میشود بر اینکه فاعل اراده و شعوری داشته باشد.

روی اصولی که علمای قدیم بیان میکنند، طور دیگری میشود این مطلب را ذکر کرد و آن این است: معلول همان طوری که از اصل وجود علت حکایت میکند (یعنی حکایت میکند که من علتی دارم)، از صفات و خصوصیات علت هم تا حدودی حکایت میکند. مثلا معلول، عظمت علت را نشان میدهد؛ عظمت معلول دلیل بر عظمت علت است، چون علت کوچک و حقیر و ناتوان و ضعیف نمیتواند معلول عظیم به وجود آورد. یکی از شؤون علت که معلول، آیت و جلوه او میشود علمِ علت است؛ معلول میتواند این صفت را از آیینه خودش منعکس کند و نشان بدهد؛ یعنی علم علت در آیینه وجود معلول منعکس میشود، چطور؟ دلیلش خیلی واضح است. خیلی از افراد میگویند «ما تا چیزی را نبینیم قبول نمیکنیم و ما جز به محسوسات به چیز دیگری ایمان نداریم». من حالا موضوعی را از مسائلی که در دنیای فلسفه مطرح بوده، برایتان طرح میکنم.

یکی از مسائلی که دکارت مطرح کرد این بود که ثنویت زیادی میان روح و جسم قائل شد و این دو را خیلی مباین یکدیگر شناخت. او روی اصول فلسفی خودش معتقد شد که روح از مختصات انسان است؛ به این بیان که روح داشتن مساوی است با عقل داشتن و عقل داشتن مساوی است با ادراکات کلی و علم [1] داشتن، و بعد گفت روح از مختصات انسان است. حیوانات چطور؟ گفت


[1]. علم به همین مفهومی که امروز میگوییم، یعنی کشف کردن قوانین کلی عالم.

نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 4  صفحه : 83
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست