responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 4  صفحه : 371

نظریه.

آیاتی که پیروان نظریه اول به آن استدلال کرده اند

گفتیم [پیروان] نظریه اول (نظریه تأویل) به دو نوع آیات استدلال کردهاند: یکی آیات سنن الهی، یکی هم آیاتی که مفاد آن این است که پیغمبران میگویند ما بشری هستیم مثل شما. اینها را ما حتما باید متعرض بشویم. اما ببینیم آیاتی که در آن آیات تقریبا اظهار عجز پیغمبران از معجزهای که مردم خواستهاند منعکس شده، چیست. اولا آیا واقعا تناقض است میان این آیات و آن آیات، یا تناقض نیست؟ اگر تناقض نیست چگونه اینها را با یکدیگر جمع کنیم.

یکی از آیات، همین آیه معروف است، اغلب هم همین را میبینید که به زبان میآورند. [در انکار معجزه میگویند] معجزه یعنی چه؟! قرآن خودش میفرماید:«قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکمْ یوحی إِلَی» [1] بگو من هم بشری هستم مثل شما، فرقش فقط در وحی است که اینها به من وحی شده، به شما وحی نشده، و الّا من بشری هستم صد درصد مثل شما، یعنی در جنبههای مثبت و جنبههای منفی هر دو؛ هر چه شما دارید من هم دارم، هر چه شما ندارید من هم ندارم. اگر شما غذا میخورید من هم غذا میخورم، راه میروید من هم راه میروم، میخوابید من هم میخوابم، حاجتهای طبیعی دارید من هم همه حاجتهای طبیعی را دارم؛ اگر شما نمیتوانید یک کار خارقالعاده انجام بدهید من هم نمیتوانم، من مثل شما و در حد شما هستم.«مِثْلُکمْ» یعنی در حد شما هستم از هر جهت.

مورد دیگری که مفصلتر از آن آیه و از مفصلترین آیاتی است که در قرآن آمده است این آیات است در سوره بنی اسرائیل، راجع به پیغمبر اکرم و قریش:«وَ قالُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَک حَتَّی تَفْجُرَ لَنا مِنَ الْأَرْضِ ینْبُوعاً» گفتند ما هرگز به تو ایمان نمیآوریم تا آن وقتی که از زمین چشمهای جاری کنی [2]أَوْ تَکونَ لَک جَنَّةٌ مِنْ نَخِیلٍ وَ عِنَبٍ» طمع را کمی بالا بردند، گفتند یا اینکه تو خودت یک باغ داشته باشی که در آن باغ نخلستان و انگورستان وجود داشته باشد، درختهای خرما و تاکهای


[1]. کهف/ 110.

[2]. مکه بود، سرزمین خشک بیآب و علف بیدرخت، و تنها آب آن- که تازه آن هم اخیرا پیدا شده بود- همانزمزم بود. البته از قدیم بوده و بعد «جرهمیها» آن را بسته بودند و دومرتبه عبدالمطّلب باز کرد. خیلی احتیاج داشتند به یک چشمه که در مکه جاری بشود. و مکه آب نداشت و نداشت تا در زمان هارون، زبیده همسر هارون از طائف نهری جاری کرد و چقدر با وسائل آن زمان زحمت کشیدند و پول خرج کردند تا کوهها را شکافتند و از طائف آب را وارد مکه کردند که الآن هم همان آب زبیده به همان نام «آب زبیده» معروف است. در منی و عرفات هم بعضی جاها که شما میبینید شیر نصب کردهاند، نوشتهاند «نهرُ زبیدة» ولی تا آن وقت اصلا آب نبوده است.

نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 4  صفحه : 371
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست