responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 4  صفحه : 35

اوست خدا، در آسمان است و در زمین است. اگر ما اینجا بر یک مرکب نوری سوار شویم و یک میلیارد سال از این فضا برویم، نسبتمان با خدا همان نسبتی است که در این نقطه نشستهایم. آیه «فَأَینَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ» معنایش همین است. پس مسأله محدود بودن و نامحدود بودن مکان، در مسأله توحید اثر ندارد. این را در نظر داشته باشید تا بسیاری از حرفها از میان برود.

بالاتر از این: مسأله محدود و نامحدود بودن زمان هم از همین قبیل است. بسیاری از افراد خیال میکنند که لازمه اعتقاد به وجود خدا این است که زمان محدود باشد و عالم آغاز داشته باشد [1]. «آغاز داشته باشد» یعنی همین عالمی که الآن ما داریم، اگر برویم جلو و بگوییم صدهزار سال پیش عالم بوده است (حالا با یک شکل و کیفیت دیگری)، یک میلیون سال، یک میلیارد سال، ده میلیارد سال پیش عالم بوده است، بالاخره به جایی میرسیم که دیگر عالم نبوده است؛ یعنی زمان، محدود و متناهی است و ما باید زمان را متناهی بدانیم تا بتوانیم خدا را اثبات کنیم؛ چرا؟ برای اینکه در آن وقت بوده که خدا عالم را ایجاد کرده. اگر زمان محدود نباشد پس کی خدا عالم را خلق کرد؟

جوابش این است که خدا که عالم را خلق کرده، کی ندارد؛ این کیها مال ماست. خدا الآن هم عالم را خلق میکند و الآن هم عالم در حال خلق شدن است، چه عالمْ آغاز و ابتدا داشته باشد، چه نداشته باشد. من نمیخواهم بگویم عالم آغاز دارد یا آغاز ندارد [2]، بلکه غرضم این جهت است که این حرف را باید از گوش خودمان بیرون کنیم که زمان را باید محدود بگیریم تا خدا را اثبات کنیم. این مطلب در فکر بسیاری از موحدین اروپایی وجود دارد که وقتی میخواهند خدا را اثبات کنند، دنبال محدود بودن زمان میروند. برای اینها خدا یعنی کسی که روز اول، عالم را خلق کرد.

خیال کردهاند خدا مثل یک بنّاست. بنّا یعنی آن کسی که روز اول این خانه را ساخت، بعد هم رفت دنبال کارش. اینها خدا را به منزله بنّای عالم و آن سازنده اول عالم حساب میکنند که اگر عالمْ اول نداشته باشد، سازنده هم ندارد. مسلّم خدا اگر مثل بنّا میبود [باید عالم هم، اول میداشت.] این خانه اگر اول نداشته باشد (یعنی اگر از ازل به همین هیئت و وضعی که هست، بوده) حتما بنّایی نداشته، ولی برای بحث در وجود خدا، هیچ فرق نمیکند که زمان را متناهی بدانیم یا نامتناهی.


[1]

. در «زمان» بیشتر از «مکان» این حرف را میزنند.

[2]. روی اصول توحیدی باید گفت عالم آغاز ندارد؛ گیرم این عالم آغاز داشته باشد، باز [قبل از آن] عالمدیگری باید باشد. لازمه اینکه عالم خدا داشته باشد و اینکه خداوند فیاض بالذّات و قدیمالاحسان است، این است که تا خدا بوده، مخلوقات هم داشته. اصول توحید ایجاب میکند که این جور بگوییم، گو اینکه از نظر اصول علمی این مسأله هنوز ثابت نشده.

نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 4  صفحه : 35
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست