responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 4  صفحه : 179

اگر این [شیء] نباشد باید [علت] آن نباشد، [اگر علت] آن نباشد باید [علت علت] آن نباشد، [اگر علت علت] آن نباشد باید [علت علت علت] آن نباشد و ... آخر کار اگر همه اینها بخواهند نباشند، باید چیزی نباشد که عدم بر ذات او محال است (یعنی واجبالوجود بالذات) و چون محال است که او نباشد، پس او باید باشد؛ او که بود همه اینها هستند.

اما این نظام هرچه جلوتر میرود [میبینیم] این [شیء] در ذات خودش میتواند نباشد، این [شیء دیگر] هم میتواند نباشد و .... اگر اینها زبان داشته باشند و از هر کدامشان بپرسید «چرا هستی؟» میگوید من خودم نمیخواستم باشم، یکی دیگر مرا هست کرد و چون آن هست من مجبورم باشم. به آن هم که میگفتیم، میگفت من میتوانستم نباشم ولی آن دیگری که هست من مجبورم باشم. ما تا وقتی که این نظام را قطع نکنیم و نبُریم، هرجا که از کمرگاهش بگیریم جواب داریم. مثلا ما به این سه شیء میگوییم چرا هستید؟ میگویند چون این، بالای سر من هست من نمیتوانستم نباشم. اما اگر روی تمام این نظام یکجا دست بگذاریم و بگوییم چرا تمام آن یکجا «نیست» نیست و چه دلیلی دارد که باید باشد؟ (یعنی اگر تمام نظام عالم از ممکنات باشد، پس چرا هست و چرا ضرورت دارد؟) [در جواب باید بگوییم] هستی و ضرورت و جبری بودن این نظام و اینکه هر چیزی که هست باید باشد و محال است که نباشد [به این جهت است که] یک ضرورت وجود بالذاتی و واجبالوجود بالذاتی در عالم هست، و الّا اگر تمام این نظام هستی اشیائی است که زبان حالشان در ذات خودشان این است که میگویند من میتوانم باشم و میتوانم نباشم و من که هستم و ضرورت دارم به حکم خودم نیستم و ضرورت ندارم بلکه دیگری به من [وجود و ضرورت] داده، در این صورت برای این سؤال جواب پیدا نمیکنیم؛ میگوییم تو نباش به اینکه علتت هم نباشد به اینکه علت علتت هم نباشد؛ چرا تو «نیست» نیستی به اینکه نه علتت میبود و نه علت علتت و نه علت علت علتت و ...؟ چه محالی لازم میآمد؟ پس ممکن بود که هیچ چیز نباشد؟ بله، ممکن بود هیچ چیز نباشد. پس چرا هست؟ بنابراین تمام نظام ممکنات حکم ممکن واحد را پیدا میکند که متکی به واجبالوجود است.

اگر از این راه وارد شویم، احتیاجی نیست که آن براهین مخصوص باب تسلسل را اثبات کنیم، بلکه همین راهی که گفتیم، با یکی از براهین باب تسلسل خیلی قریبالمأخذ است و حتی لزومی ندارد وارد آن مطلب شویم که علت و معلول باید همزمان باشند، که فعلا در اینجا قدری اثباتش مشکل است. همین مقدار که وارد این راه شویم، با یک محاسبه فلسفی درک میکنیم که چون هستی و ضرورت در عالم هست، واجب الوجود بالذات در عالم هست و تمام این هستیها متکی به واجبالوجود بالذاتاند.

نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 4  صفحه : 179
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست