responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 15  صفحه : 697

کالا وجود داشته است. جامعه که وجود داشته انسان به اشیاء متعددی نیاز داشته و آنها را تولید میکرده است. در جامعه اشتراکی این اشیاء ارزش مبادلهای داشتهاندگو اینکه چون نظام نظام مبادلهای نبوده مبادله نبوده است، همانطور که اگر نظام بعدی هم یک نظام اشتراکی باشد باز ارزش مبادله هست ولی خودِ مبادله وجود ندارد.

به این معنا، کالا اختصاص به دوره سرمایه داری ندارد. ولی میگویند که در دوره سرمایه داری کالا یک مفهوم خاص به خودش میگیرد یعنی آن چیزی که ارزش مبادلهای دارد و از اول برای فروش تولید میشود. در دوران قبل از سرمایه داری فلسفه تولید، فروش نیست بلکه همه تولید میکنند برای مصرف کردن ولی شخص چیزی را که از آن مقداری که برای مصرف خودش تولید کرده زیاد میآورد میفروشد. اما در دوران سرمایه داری اصلًا خود تولید هدف است؛ فرد تولید میکند برای اینکه تولید کرده باشد که با تولید زیادتر بر سرمایه خودش بیفزاید.

گو اینکه اینها مطلب را به این بیان میگویند ولی وقتی که انسان خوب دقت کند میبیند که چنین نیست، تفاوت دوره قبل از سرمایه داری با دوره سرمایه داری از این نظر تفاوت کمّی است نه کیفی. اینها اصرار دارند که این تفاوت را کیفی قلمداد کنند برای اینکه ماهیت سرمایه داری را از نظر تولید کالا با ماهیت دوران قبل متفاوت بدانند و بگویند یک نوع گذار از کمّیت به کیفیت شده: در دوران قبل، تولید برای مصرف بود و در دوره سرمایه داری تولید برای فروش است نه برای مصرف.

ولی ظاهر این است که اینطور نیست و اختلاف دوره سرمایه داری با دوران قبل اختلاف کمّی است. از زمانی که در میان بشر تقسیم کار شده مسئله تولید برای فروش به وجود آمده، منتها با مقیاس کوچکی: آن کشاورز هم که فقط گندم و جو- همین دو قلم- را تولید میکند او خودش توجه دارد که به دهها قلم کالا نیاز دارد در حالی که دو قلم تولید میکند، و خودش هم میداند این چیزی که تولید میکند ده برابر آن مقداری است که احتیاج دارد، پس آنچه را که تولید میکند یک دهُمش را برای مصرف خودش و نُه دهم دیگرش را برای فروش تولید میکند. کشاورزی که فقط گندم و جو تولید میکند و آخر سال ده خروار گندم و ده خروار جو تولید میکند در صورتی که در خانه خودش مجموعاً به دو خروار گندم و دو خروار جو بیشتر احتیاج ندارد، او باقی احتیاجات خودش مانند گوشت را از طریق همین گندم تأمین میکند.

در همین فریمان ما کشاورز دیگر دامدار نبود، آنوقت چوب خط از قصابی داشت. یک چوبهای صافی بود که رویش اسمش را مینوشتند. آنگاه خانوادهها فرق میکرد، یک خانواده دو سیر بود، یکی دو سیر و نیم بود، یکی پنج سیر بود، آن که بزرگتر بود یک چارک یا ده سیر بود.

میرفت دم دکان قصابی، چون نقد نداشت که پول بدهد و گوشت بگیرد آن قصاب در تمام ایام سال در واقع به نسیه به او گوشت میداد. امروز مثلًا میرفت- اگر چوب خطش دو سیر بود- دو

نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 15  صفحه : 697
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست