responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 15  صفحه : 420

که حقیقت این باشد، ولی نمیداند این هست یا نیست. بعد این را در مقام عمل تجربه و آزمایش میکند؛ یا در آزمایش جوابْ مطابق درمیآید یا مخالف. اگر آزمایشهایی که روی این فرضیه به عمل میآید جواب مخالف داد این فرضیه طرد میشود، اگر آن را تأیید کرد قبول میشود. پس معیار اینکه یک فرضیه حقیقت است یا حقیقت نیست این نیست که از بدیهیات اکتساب شده باشد یا نشده باشد؛ یعنی علم با علم توجیه نمیشود، علم با عمل توجیه میشود. فرض کنید راجع به فلان بیماری، ما نمیدانیم که فلان دارو آیا برای این بیماری مفید است یا مفید نیست. برای اولین بار یک فرضیه پیدا میشود. حال این فرضیه چگونه پیدا میشود، این هم خودش یک مشکلی شده است که بعضیها این را تعبیر به «الهام» میکنند، میگویند یک نوع برقی در ذهن دانشمند میزند و گویی نوعی الهام برای او پیدا میشود ولی نمیداند که آیا این الهام او حقیقت است یا حقیقت نیست. بعد- اگر این دارو برای سرطان است- چندین بیمار سرطانی را با این دارو آزمایش میکنند، یا روی حیوانات آزمایش میکنند ببینند عمل چه جواب میدهد، اگر جواب مساعد داد میگویند درست است؛ اگر نه، نه. یا در باب علت پیدایش یک بیماری؛ مثلًا آیا دود سیگار منشأ پیدایش سرطان هست یا نه؟ این را در عمل روی حیوانات آزمایش میکنند، مواد اصلیای که در سیگار هست آزمایش میکنند، نتیجه را میبینند.

پس به یک معنا از همان دوران بعد از دوره بیکن و دکارت در مسئله «معیار حقیقت چیست؟» نظریات فرق کرد، یعنی قبل از آنها به قول اینها در منطق ارسطویی علم معیار علم بود، بدیهی معیار نظری بود، ولی در این دوره بعد عمل معیار علم شد، یعنی معیار حقیقت شد، معیار «درستی» شد، وسیله کشف مجهولات واقع شد.

این هم باز نوعی تقدم کار است بر اندیشه که این مقدار را قبلًا دیگران هم گفته بودند.

پراگماتیزم

بعد یک مرحله بالاتری هم پیش آمد و آن همان پراگماتیزم ویلیام جیمز بود. ویلیام جیمز آمد یک حرفی زد، نگفت که عمل معیار حقیقت است، او به فایده چسبید، گفت اصلًا حقیقت داشتن یعنی اثر عملی داشتن، فایده داشتن؛ حقیقت را تعریف کرد به این که در عمل آثار خوب و مفید داشته باشد. دیگران میگفتند که یک چیز دو گونه ارزش میتواند داشته باشد، یکی ارزش نظری، یعنی اینکه حقیقت باشد، مطابق با واقع باشد؛ دیگر ارزش عملی، که در عمل هم برای ما مفید واقع شود. این دو ارزش جدا از یکدیگر بود، منتها در باب رابطه میان این دو ارزش سخن بود که آیا هر چه ارزش نظری دارد ارزش عملی دارد؟ یا نه، ممکن است بین ایندو عموم و خصوص من وجه یا مطلق باشد: هرچه ارزش عملی دارد ارزش نظری دارد ولی نه این است که هرچه ارزش نظری

نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 15  صفحه : 420
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست