responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 15  صفحه : 419

و پیاده کند. فرض کنید درباره اندیشمندان قدیم مثل افلاطون اینجور میگویند که اینها- به قول خودشان- بر برج عاج مینشستهاند، یعنی در خلوتهای خودشان، در کاخها و قصرهای خودشان یا در مدرسههای خودشان (لازم نیست جنبه اشرافی به قضیه بدهیم) مینشستند و فکر میکردند، سروکارشان با ذهنیات خودشان بود، بعد طرحی هم برای جامعه تهیه میکردند، آن وقت میخواستند آن طرحشان در جامعه پیاده شود. نه، این ارزشی ندارد، چون قائل به تقدم فکر بر عمل بودهاند. ولی از روزی که اندیشه را از عمل و تجربه و آمار و استقراء گرفتند، عمل مولّد و راهنمای اندیشه شد. از آن روز موفقیتها بیشتر شد. پس عمل معیار حقیقت شد به یک معنا، [و] به یک معنا از وقتی که تجربه به میان آمد و قیاس طرد شد، عمل معیار اندیشه واقع شد نه اندیشه معیار عمل؛ عمل تقدم بر اندیشه پیدا کرد نه اندیشه بر عمل؛ و حتی تا حدود دوره دکارت و بیکن ما فقط به همین حد رسیدهایم که منشأ علم عمل است؛ یعنی آنجا این بحث مطرح بود که آیا منشأ علم عقل است (که عقل یک امری است درونی)، نیروی عاقله است، یا منشأ علم عمل و تجربه است؟ گفتند منشأ پیدایش علوم عمل و احساس و تجربه و استقراء است. بعد از آن مسئله دیگری مطرح شد که در دورههای بعد از دوره دکارت و بیکن این قضیه مطرح شد راجع به مسئله معیار حقیقت، که معیار حقیقت چیست؟ یعنی از کجا بفهمیم که یک علم مطابق با حقیقت است یعنی واقعاً حقیقت است یا یک خیال باطل است، حقیقت است یا خطا، صحیح است یا غلط، معیار چیست؟ باز آمدند گفتند که معیار خود عمل است. علم امروز تقریباً بر همین اساس است. در قدیم قضایا را به شکل خاصی تقسیم بندی میکردند، میگفتند علم بر دو قسم است، یا تصور است یا تصدیق؛ تصور هم یا بدیهی است یا نظری، تصدیق هم یا بدیهی است یا نظری. بعد میگفتند همه تصورات نمیتواند بدیهی باشد و الّا مجهول برای انسان وجود نداشت؛ همه هم نمیتواند نظری باشد و الّا هیچ معلومی برای انسان وجود نمیداشت چون هر نظری را جز از طریق تحلیل کردن به بدیهی نمیشود به دست آورد. در تصدیقات هم عیناً همینطور. پس قهراً بعضی از تصورات بدیهی است بعضی نظری، و بعضی از تصدیقات هم بدیهی است و بعضی نظری. میگفتند ما نظریات را بر پایه بدیهیات، با تحلیل کردن به بدیهیات اکتساب میکنیم. به بدیهیات که میرسید، دیگر آنها اصولی بود که به هر حال قطعی و غیر قابل تردید بود.

در دوره جدید قضایا اصلًا به این شکل طرح نمیشود که یا بدیهی است یا نظری، نظری را از راه بدیهیات باید به دست آورد و بدیهیات معیار برای نظریات هستند، یعنی علم مقیاس علم است، چون بدیهی مقیاس نظری است. علم جدید اساساً این بحث بدیهی و نظری را کنار گذاشت، آمد به شکل دیگری قضایا را طرح کرد، یعنی منطق شکل دیگری گرفت و آن شکل این است، گفت که هر امر مجهولی- به قول شما نظری- ابتدائاً دانشمند برای آن یک فرضیه میسازد، فرض میکند

نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 15  صفحه : 419
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست