العمل الحيوانى جذب النافع وتقتضيه الشهوة , و دفع الضار و يستدعيه الخوف و
يتولاه الغضب , و هذه من قوى روح الانسان .
ترجمه : عمل حيوانى جذب نافع است و آنرا شهوت اقتضا مى كند , و دفع الضار
است و آنرا ( يعنى دفع را ) خوف استدعا مى كند و متولى آن ( يعنى متولى دفع )
غضب است و اين اعمال ( يا اين قوه ) از قواى روح انسانى است .
بيان : ضمير تقضيه راجع به جذب النافع است , چنانكه ضمير يستدعيه و يتولاه به
دفع الضار . و مشاراليه هذه را هم توان قوه دانست و هم اعمال و مال هر دو يكى
است چنانكه در بيان روشن ميشود و متولى يعنى بر سر كارى ايستاده .
اين فص در بيان عمل حيوانى است و قوه عامله در حيوان و هميه و متخيله است
در فص قبل گفتيم كه قوى بر سه قسم است : طبيعيه و حيوانيه و نفسانيه . و
دانستى كه محل اولى كه قوه طبيعه است كبد است كه بفارسى جگر و جگر سياه گويند
كه بواسطه اين قوه آنچه كه براى تربيت بدن لازم است انجام مى گيرد . و همچنانكه
قوى بر سه قسم است , ارواح حامل آنها نيز سه قسم است كه هر يك قوه را روحى
حامل است . و آن روح طبيعى و روح حيوانى و روح نفسانى است .
حال بايد به قسم دوم كه قوه حيوانيه است باختصار اشارتى شود كه تفصيل آن
شايسته اين مقام نيست :