و
در صدر كلام خود فرمود: «و المسائل عبارة عن جملة من قضايا متشتّتة جمعها اشتراكها
في الدخل في الغرض الذي لأجله دوّن هذا العلم».
[1] مرحوم آخوند در اين عبارت خود مىخواهد بفرمايد كه نفس علم- نه
تعريف علم يا موضوع آن- عبارت از يك سلسله مسائل متعدّد و پراكنده است. ولى اين
مسائل در جامع واحدى با يكديگر مشتركند، و آن جامع واحد عبارت از اين است كه همه
اين مسائل در غرضى كه علم به جهت آن تدوين شده، دخالت دارند. مسائل علم نحو،
فراوان و متعدّد است ولى درعينحال يك قدر جامع در بين آنها وجود دارد و آن اين
است كه همه اين مسائل در غرض تدوين علم نحو- يعنى صون اللسان عن الخطأ في المقال-
دخالت دارند. اگرچه مرحوم آخوند، عبارت فوق را براى بيان معناى علم مطرح كرده، ولى
از اين بيان استفاده مىشود كه تمايز علوم به تمايز اغراض است، زيرا وقتى جامع
مشترك بين مسائل علم، دخالت داشتن مسائل در غرض تدوين علم باشد، آنچه كه مىتواند
تمام مسائل علم را زير پوشش خود قرار بدهد و به عنوان قدر جامع مطرح باشد، فقط
مسئله غرض خواهد بود. از خارج هم نزد اينان تقريباً مسلّم است كه هر علمى غرض
واحدى دارد و تنها چيزى كه مىتواند مسائل علم را جمع كند، دخالت داشتن اين مسائل،
در غرض واحد است. در نتيجه تمايز علوم به تمايز اغراض خواهد بود. به عبارت ديگر:
مرحوم آخوند در كلام خود فرمود: «قد انقدح بما ذكرنا أنّ تمايز العلوم بتمايز
الأغراض الداعية إلى التدوين ...» در حالى كه در كلام ايشان دليل اين امر به خوبى
تبيين نشده كه چرا تمايز علوم به تمايز اغراض است؟ پس از كجاى كلام ايشان اين مطلب
استفاده مىشود؟ روشن است كه مرحوم آخوند نمىخواهد بفرمايد: چون كلام مشهور، به
نظر ما نادرست است، پس ما تمايز علوم را به تمايز اغراض مىدانيم. بلكه ايشان
علاوه بر