نام کتاب : اصول فقه شيعه نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 394
عنوان
اشاره به دور- و «هذا»- به عنوان اشاره به نزديك- چيز ديگرى مطرح است؟ ثالثاً: با توجّه به اينكه اشاره عملى، در
تحقّق اشاره داراى استقلال است، آيا وجود اشاره لفظى چه نقشى در تحقق اشاره دارد؟
آيا مىتوان گفت: كلمه «هذا» براى تأكيد اشاره عملى وضع شده است؟ كارى به موضوع له
و مستعمل فيه آن نداريم. بدون ترديد، «هذا» براى احداث اشاره وضع شده است نه براى
تأكيد. درحالىكه طبق بيان آيتاللَّه خويى «دام ظلّه» بايد «هذا» براى تأكيد
اشاره باشد، زيرا بهنظر ايشان اشاره عملى، نياز به اشاره لفظى ندارد ولى اشاره
لفظى نياز به اشاره عملى دارد و همراه «هذا» بايد اشاره عملى نيز وجود داشته باشد.
پس اين مسئله، مثل «جاءنى زيدٌ نفسُه» است كه «زيد» نيازى به لفظ «نفسه» ندارد ولى
«نفسه» بىنياز از «زيد» نيست زيرا «نفسه» داراى عنوان تأكيد است. بايد «زيد» ى
باشد تا كلمه «نفسه» همراه آن بيايد. همان گونه كه بايد «زيدٌ قائمٌ» باشد تا كلمه
«إنّ» را بياوريم و بگوييم: «إنّ زيداً قائمٌ». يعنى «زيدٌ قائمٌ» بىنياز از
«إنّ» است ولى «إنّ» بىنياز از «زيد قائم» نيست، زيرا مىخواهد آن را تأكيد كند.
در نتيجه، كلام آيتاللَّه خويى «دام ظلّه» ناتمام است.
تحقيق
پيرامون معناى اشاره
واقعيت
اين است كه براى اشاره، دو راه مستقل داريم يكى
اشاره لفظى و ديگرى اشاره عملى و هركدام، بىنياز از ديگرى است، هرچند گاهى آن دو با يكديگر جمع
مىشوند، ولى درعينحال، استقلال آن دو محفوظ است. مثل اينكه ظرف آبى را در مقابل
حرارت خورشيد روى چراغ روشن قرار دهيم كه در اينجا دو عامل مستقل براى ايجاد حرارت
با يكديگر اجتماع كردهاند. البته بايد توجّه داشت كه اين دو نوع اشاره، داراى دو
حقيقت نيستند بلكه در حقيقتِ اشاره، فرقى بين اين دو نيست و آنچه موجب
نام کتاب : اصول فقه شيعه نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 394