نام کتاب : اصول فقه شيعه نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 393
نيازى
به لفظ ندارد، اشاره لفظى نيز داراى استقلال است و نيازى به اشاره عملى ندارد؛ يا
اينكه بايد هميشه همراه اشاره لفظى يك اشاره عملى هم وجود داشته باشد، يعنى هم
«هذا» را بگويد و هم با دست يا چشم و ... اشارهاى به طرف مشاراليه داشته باشد؟
كلام
آيتاللَّه خويى «دام ظلّه»
از
كلام ايشان برمىآيد كه اشاره لفظى، بدون اشاره عملى ممكن نيست ولى اشاره عملى،
بدون اشاره لفظى ممكن است. [1]
بررسى
كلام آيتاللَّه خويى «دام ظلّه»
آيا
ايشان روى چه حسابى اين مطلب را فرموده است؟ اگر بفرمايد: وجدان، چنين چيزى را
مىگويد، در پاسخ مىگوييم: اوّلًا: وجدان، چنين حكمى ندارد. بلى، در اكثر موارد، اشاره لفظى همراه با
اشاره عملى است ولى اين اشاره عملى، جنبه تأكيد دارد. اگر زيد با بكر نزاعى داشت و
سراغ حاكم شرع رفتند سپس زيد شروع به صحبت كردن نمود و گفت: بكر اين بلا را به سر
من آورده است، در حالى كه در اينجا هيچ اشاره عملى در كار نيست. آيا كلمه «اين» كه
ترجمه فارسى «هذا» است و اشاره عملى هم همراه آن نيست، از نظر اشاره داراى نقص و
كمبودى است؟ آيا چنين استعمالى غير صحيح، يا لااقل غير حقيقى است؟ خير، لازم نيست
همراه با اشاره لفظى، يك اشاره عملى نيز وجود داشته باشد.
ثانياً: مگر «هذا» و ساير اسماء اشاره، فقط براى صحبت كردن وضع شدهاند؟ آيا
وقتى «هذا» را در كتابت به كار مىبريد، اشاره عملى آن كجاست؟ آيا در دو آيه (ذلك
الكتاب لا ريبَ فيه) [2]
و (إنّ هذا القرآن يَهدي للّتي هي أقومُ)
[3] غير از «ذلك»- به