نام کتاب : اصول فقه شيعه نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 341
طرفين
است و در تمام مراحل، به طرفين نياز دارد ولى خود مفهوم نسبت ابتدائيت نيازى به
طرفين ندارد و هنگام تصور نسبت، چيزى به عنوان طرفين در ذهن انسان تصور نمىشود.
پس مفهوم نسبت ابتدائيت، حقيقتاً نسبت نيست زيرا خصوصيات نسبت- مثل تقوّم به
طرفين- در آن وجود ندارد. بنابراين ما ناچاريم مسئله را از عام و خاص بيرون
بياوريم و به صورت عنوان و معنون مطرح كنيم. مثل همان عنوان «المجتمعون في هذا
المجلس» كه مرآت و آينهاى براى نشان دادن افرادى است كه در اين مجلس اجتماع كردهاند
البته فقط به صورت عنوان نه به صورت اينكه بيانگر ماهيت افراد اجتماعكننده در
مجلس باشد. واضع نيز در مقام وضع چارهاى جز اين نداشته كه يك چيزى را تصور كند و
در اينجا عنوان «النسبة الابتدائية» را تصور كرده ولى لفظ «مِنْ» را براى معنونات
اين عنوان وضع كرده است، يعنى براى آن ابتداهاى واقعى كه در خارج تحقق پيدا
مىكند، نه براى خود «النسبة الابتدائية». در نتيجه، اين مسئله هرچند با مسأله
«وضع عام و موضوع له خاص» هم سنخ است، ولى با آن تفاوت دارد و به صورت «عنوان و
معنون» است. به اين بيان كه بگوييم: «در اينجا عنوان، واحد است ولى معنونات، متعدد
است». اشكال مرحوم آخوند: اوّلًا: اسم اين را
«افراد» نبايد گذاشت، بلكه بايد «معنونات خاصّه» ناميد. در اين صورت آيا خصوصياتى
كه در اين معنونات و موضوع له نقش دارند، خصوصيات ذهنيهاند يا خارجيه؟ ما ناچاريم
به مرحوم آخوند بگوييم: «بحث در خصوصيات واقعيّه و خارجيه است و كارى به خصوصيت
ذهنيه نداريم». در اينجا مرحوم آخوند به ما اشكال خواهد كرد كه در «سِرْ من
البصرةِ ...» كه به صورت كلّى و امر مطرح است موضوع له و مستعمل فيه «مِنْ» چيست؟
و اگر بخواهيم اشكال ديگرى به آن ضميمه كنيم مىگوييم: شما كه مىگوييد حروف يا
حاكيه است يا
نام کتاب : اصول فقه شيعه نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 341