نام کتاب : اصول فقه شيعه نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 340
«منادا بودن» مىكنيد. بنابراين در باب حروف دو
دسته حرف داريم: حروف حاكيه و حروف ايجاديه.
تكميل
بحث
در
اينجا چند مطلب را بايد بررسى كنيم: مطلب اوّل: ممكن است كسى بگويد: شما كيفيت وضع را در حروف حاكيه- مثل:
مِنْ،
في، إلى و ...- چگونه مىدانيد؟ آيا همانند مشهور معتقديد در اين حروف، وضع عام و
موضوع له خاص است؟ يا مانند مرحوم آخوند عقيده داريد وضع عام و موضوع له عام است؟
و اگر حرف مشهور را پذيرفتهايد، با اشكالاتى كه مرحوم آخوند بر كلام مشهور وارد
كرد چه خواهيد كرد؟ پاسخ:
در تصوير مسأله «وضع عام و موضوع له خاص» گفتهاند: واضع در مقام وضع يك ماهيت
كلّى- كه داراى مصاديق و افراد است- را تصور كرده و لفظ را براى مصاديق و افراد
اين ماهيت وضع كرده است. و ما در مباحث مربوط به تصوير اقسام وضع، استحاله «وضع
عام و موضوع له خاص» را ترجيح داديم. ولى اين تصوير در مسأله مورد بحث ما (معانى
حرفيه) مطرح نيست زيرا- همان گونه كه مرحوم محقق اصفهانى فرمود- ما كه مىگوييم:
«معانى حرفيه وجودات واقعيه دارند» نمىگوييم: «اينها مثل زيد و عَمرو و بكر داراى
ماهيت هستند كه اين ماهيت گاهى در ذهن موجود مىشود و گاهى در خارج. بلكه در معانى
حرفيه، مسأله عنوان و معنون مطرح است، يعنى واضع وقتى مىخواسته كلمه «مِنْ» را
براى واقعيات «نسبت ابتدائيت» وضع كند. يك «نسبت ابتدائيت» را درنظر گرفته است.
ولى اين «نسبت ابتدائيت» مثل «انسان» نيست زيرا اگر بخواهيد به حمل شايع، حقيقت
نسبت را از «نسبت ابتدائيت» سلب كنيد مانعى ندارد. يعنى شما مىتوانيد بگوييد:
«النسبة الابتدائية ليست بنسبة واقعيّة». زيرا
مفهوم نسبت، فقط عنوان براى نسبتهاى خارجى است. شاهد اين مطلب اين است كه نسبتهاى
خارجى، متقوّم به
نام کتاب : اصول فقه شيعه نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 340