نام کتاب : اصول فقه شيعه نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 258
مرحوم
آخوند و جمعى از شاگردان ايشان، كه قائل به عدم امكان قسم چهارم بودند، در پاسخ
قائلين به امكان فرمودهاند: [1] در اين دو مثال دو تصوّر و دو لحاظ وجود دارد، زيرا كسى كه چيزى را
اختراع مىكند اگرچه در ابتداى امر، همين موجود را تصوّر مىكند ولى به دنبال اين
تصوّر، به كلّى آن انتقال پيدا مىكند، سپس لحاظ دوّم تحقّق پيدا كرده و لفظ را در
مقابل متصوَّرِ دوّم وضع مىكند. ولى در اين صورت، «وضع عام و موضوع له عام» خواهد
بود و تصوّر جزئى قبل از تصوّر عامّ، مانعيت ندارد، بلكه آنچه در وضع عام شرطيت
دارد تصوّر عام است كه در اينجا تحقّق دارد ولى به تصوّر ثانوى و به انتقال از
تصوّر جزئى به تصوّر كلّى. پس دو مثال مذكور نمىتواند دليل بر امكان قسم چهارم
باشد و جزئى نمىتواند حاكى از كلّى باشد.
[2] بررسى كلام مرحوم آخوند بهنظر مىرسد
پاسخ مرحوم آخوند و شاگردان ايشان تمام نيست و قسم چهارم ممكن است. [3] و دليل قائلين به عدم امكان، مخدوش
است. بيان مطلب: مرحوم محقق عراقى، كه از جمله قائلين به عدم امكان قسم چهارم بود،
براى اثبات عدم امكان فرمود: «زيد» با «انسان» تغاير مفهومى دارد و حمل «انسان» بر
«زيد» حمل «اوّلى ذاتى» نيست، بنابراين زيد نمىتواند مرآت براى انسان
[1]- مرحوم آخوند به اين مطلب اشاره كرده ولى
ديگران تصريح كردهاند. رجوع شود به: كفاية الاصول، ج 1، ص 13
[2]- كفاية الاصول، ج 1، ص 10 و 13 رجوع شود به:
نظريه اوّل در همين بحث.
[3]- در دوره قبل، پاسخ مرحوم آخوند و
شاگردانشان به قائلين به امكان را پذيرفتيم ولى اكنون با دقت بيشترى كه در مسئله
بهعمل آمد معتقد به امكان قسم چهارم مىباشيم.
نام کتاب : اصول فقه شيعه نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 258