نام کتاب : تفسيراحسنالحديث نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 49
و اللَّه العالم. 27-
تُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهارِ وَ تُولِجُ النَّهارَ فِی اللَّیْلِ این
جمله مجموعا پنج بار در قرآن مجید ذکر شده، گویند مراد از آن بلند و کوتاه
شدن شب و روز است مثلا در بهار که روزها بلند میشود قسمتی از روز وارد شب
میگردد، این عمل یکی از اسرار جهان و نتیجه حرکت محوری زمین، و باعث به
وجود آمدن فصول اربعه است. ولی احتمال دارد مراد از آن داخل شدن روز بجای
شب و بالعکس باشد، چنانچه میدانیم: شب و روز (در اثر حرکت وضعی زمین)
پیوسته در اطراف زمین میگردند و هر یک بجای دیگری داخل میشود و دائما
یکدیگر را تعقیب میکنند [1] در هر دو صورت تناسب این جمله با جابجا شدن
حکومت و عزت و ذلّت در آیه اوّل کاملا روشن است. وَ تُخْرِجُ الْحَیَّ
مِنَ الْمَیِّتِ وَ تُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ دانه نخود را مثلا
در نظر بگیرید، مرده و بیحرکت است و از چهار عمل که برای زنده بیان کردیم
در آن خبری نیست. آن گاه که حرارت و رطوبت بآن رسید سلّول خفتهای که در
درون آنست بیدار میشود و شروع برشد میکند، بتدریج موادّ بیجان را بخود
جذب کرده و زنده میکند و بریشه، ساقه، گل، برگ و دانههای نخود تبدیل
میشود، پس از رسیدن و خشک شدن دانههای خشکیده و مرده نخود از آن میریزد.
و بدین وسیله زنده از مرده و مرده از زنده بیرون میآید، این یک قانون
کلّی است که موازنه جهان جانداران بآن بستگی دارد، علی هذا مراد از «میّت»
بی جان واقعی نیست، بلکه همان است که چهار عمل: جذب، دفع، حرکت و تولید مثل
نداشته باشد، در آیه:[1]
ناگفته نماند: در هر دو صورت، دخول حقیقی وجود ندارد، مسئله اعتباری است
در احتمال دوم، داخل شونده داخل شده را بتدریج از بین میبرد و تعبیر دیگر
آن فِی اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ یونس/ 6 است که بمعنی پی در پی
بودن میباشد.
نام کتاب : تفسيراحسنالحديث نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 49