نام کتاب : تفسيراحسنالحديث نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 407
شرحها
رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله مدت سیزده سال در مکه بود، در این مدت
یاران آن حضرت از دست کفار در زحمت و شکنجه بودند، از آن حضرت میخواستند
که اجازه جنگ بدهد ولی او میفرمود که هنوز به جنگ مأمور نشدهام، چون به
مدینه هجرت فرمودند و مسلمانان قدرت یافتند دستور مبارزه مسلّحانه از جانب
خداوند نازل گردید، متأسفانه عدهای از ضعیف الایمانها اظهار نارضایتی
کردند، در این آیات صحبت از آنهاست. و میفرماید: ابتداء بآنها گفته شد دست
نگه دارید و چون جهاد واجب گردید گفتند: خدایا چرا باین زودی این فرمان را
فرستادی؟. بعد میگوید: علّت این اکراه فرار از مرگ است حال آنکه مرگ
بالاخره خواهد آمد و بعد میفرماید اینها خوبی را از جانب خدا و بدی را از
جانب پیامبر میدانند حال آنکه همه از جانب خداست آن گاه فرموده خوبی از
خدا و بدی از ناحیه انسان است و در آخر فرماید اطاعت پیامبر اطاعت خداست
علی هذا نمیشود گفت: بدی از جانب پیامبر است. 77- أَ لَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ قِیلَ لَهُمْ کُفُّوا أَیْدِیَکُمْ وَ أَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ. از
لفظ «کفوا» روشن میشود که آنها مبارزه مسلّحانه را در مکه از آن حضرت
خواستهاند ولی وقتش نرسیده بود فَلَمَّا کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقِتالُ إِذا
فَرِیقٌ مِنْهُمْ یَخْشَوْنَ النَّاسَ کَخَشْیَةِ اللَّهِ أَوْ أَشَدَّ
خَشْیَةً ترس از کفار اینکه آنها را بکشند مانند ترس از ذلت و عدم پیروزی
اسلام در دنیا و عذاب خدا در آخرت. ترس اول در مقابل ترس دوم هیچ است البته
اینها فقط گروهی بودند. وَ قالُوا رَبَّنا لِمَ کَتَبْتَ عَلَیْنَا الْقِتالَ لَوْ لا أَخَّرْتَنا إِلی أَجَلٍ قَرِیبٍ.
نام کتاب : تفسيراحسنالحديث نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 407