نام کتاب : تفسيراحسنالحديث نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 396
در صورتی وارد ایمان میشوند که در منازعهها فقط تو را
داور کنند و از حکمی که بر له یا علیه آنها دادهای دلتنگ نباشند و در
برابر فرموده تو تسلیم محض باشند این طور بودند چندان هم مشکل نیست زیرا
پیامبر جز بحق داوری نمیکند. قبول حق به صلاح انسان است. آری باید در
مقابل حق تسلیم شد و آن را پذیرفت. میگویند: علّت نزول این آیه آن بود
که زبیر عمه زاده پیامبر با مردی از انصار درباره آبیاری نخلستان اختلاف
کرده پیش رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله آمدند، چون درختان زبیر در اول
نهر و درختان مرد انصاری بعد از آن قرار داشت، حضرت بزبیر فرمود: اول تو
آبیاری کن بعد آب را به مرد انصاری تحویل بده، آن مرد از این قضاوت دلگیر
شده گفت: پیامبر در قضاوت جانب عمه زادهاش را گرفت تا آیه فوق نازل گردید،
بهر حال وضع موجود، نزول چنین آیه و سائر آیات را مقتضی بوده است. 66-
وَ لَوْ أَنَّا کَتَبْنا عَلَیْهِمْ أَنِ اقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ أَوِ
اخْرُجُوا مِنْ دِیارِکُمْ ما فَعَلُوهُ إِلَّا قَلِیلٌ مِنْهُمْ. به
نظر میآید که این جمله برای آن است که ما به مردم تکلیف شاقی قرار
ندادهایم، اینکه میگوئیم رسول خدا را اطاعت کنید به صلاح آنها و در مقدور
آنهاست. مراد اقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ قتل یک دیگر یا انتحار است. «الا
قلیل» منهم حاکی است که عدهای نیز باین دستور عمل میکردند. وَ لَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُوا ما یُوعَظُونَ بِهِ لَکانَ خَیْراً لَهُمْ وَ أَشَدَّ تَثْبِیتاً. مراد
از ما یُوعَظُونَ دستورهای مقدور است، خیر بودن برای آن است که احکام روی
مصالح مردم مقرر گشته است، شدت تثبیت و استقرار برای آن است که عمل تمرین
است، تمرین هر قدر زیاد باشد عمل به صورت عادت در آمده و با جان آمیخته
میشود، پس استقرار در عمل در کار دین تأثیر تمام دارد.
نام کتاب : تفسيراحسنالحديث نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 396