نام کتاب : تفسيراحسنالحديث نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 211
گروهی
از یاران آن حضرت را در آن روز خواب گرفته است، آن باید در وقتی بوده باشد
که رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله بیاری علی علیه السّلام و ابو دجانه و
چند تن دیگر، خود را بغار «احد» رسانیده، یاران آن حضرت وی را شناخته و
بدورش جمع شده و مشرکان از تعقیب صرف نظر کرده بودند و نیز آن در وقتی بوده
که از فرار و عصیان نادم شده و توبه کرده بودند. روایت شده که خواب آنها
را میگرفت شمشیر از دستشان میافتاد، شمشیر را بر میداشتند باز میافتاد،
از ابو طلحه نقل شده مرا خواب میبرد بارها شمشیر از دستم افتاد که
برداشتم. بهر حال آن نعمت بزرگی بود از جانب خدا. وَ طائِفَةٌ قَدْ
أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ یَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَیْرَ الْحَقِّ ظَنَّ
الْجاهِلِیَّةِ یَقُولُونَ هَلْ لَنا مِنَ الْأَمْرِ مِنْ شَیْءٍ قُلْ
إِنَّ الْأَمْرَ کُلَّهُ لِلَّهِ این گروه که به فکر خود بودند و خواب و
آرامش آنها را نگرفت گروهی ضعیف الایمان بودند که فکر میکردند، دین حق با
غلبه و یاری خدا توأم است و لازم بود که شکست نخورند منظور از ظن جاهلیت به
نظرم همان مکه بود که اهل مکه فکر میکردند اسلام پیشرفت نخواهد کرد چنان
که فرموده: مَنْ کانَ یَظُنُّ أَنْ لَنْ یَنْصُرَهُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا
وَ الْآخِرَةِ فَلْیَمْدُدْ بِسَبَبٍ إِلَی السَّماءِ ثُمَّ لْیَقْطَعْ
فَلْیَنْظُرْ هَلْ یُذْهِبَنَّ کَیْدُهُ ما یَغِیظُ حج/ 15 یا مثل همان ظنی
که در حمله احزاب کردند وَ تَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا احزاب/ 10
چون دیدند که احزاب با آن وضع به مدینه حمله کرده این گمان پیش آمد که: آخر
اسلام است و وعده: فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ روم/ 60 غافر/ 55
و نظیر آن جای خود را نخواهد گرفت جمله یَقُولُونَ هَلْ لَنا ... بیان و
عبارت اخرای ظن الجاهلّیة است، بقول بعضیها این سخن را منافقان گفتهاند و
ظن جاهلیت مال آنها است [1] اما سخن منافقان در آیات بعدی خواهد آمد این
ظن[1] حتی بعضی عبد اللَّه بن ابی را نیز از گویندگان این سخن نقل کردهاند حال آنکه عبد اللَّه از وسط راه برگشته بود.
نام کتاب : تفسيراحسنالحديث نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 211