responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : حق اليقين نویسنده : علامه مجلسى    جلد : 1  صفحه : 314

ما را بحكمت گويا ميگرداند و ما را در بزرگى حجت خود ساخته است در زمين پس چون سخن امام عليه السّلام تمام شد نرجس از ديده من غايب شد گويا پرده‌اى ميان من و او حايل گرديد پس دويدم بسوى حضرت امام حسن عليه السّلام فرياد كنان حضرت فرمود كه اى عمه برگرد او را در جاى خود خواهى ديد چون برگشتم پرده گشوده شد و در نرجس نورى مشاهده كردم كه ديده‌ام را خيره كرد و حضرت صاحب الامر را ديدم كه رو بقبله افتاده بسجده بزانوها و انگشتان سبابه را بسوى آسمان بلند كرده و ميگويد اشهد ان لا اله الا اللّه و ان جدى رسول اللّه و ان ابى امير المؤمنين ولى اللّه پس يك يك امامان را شمرد تا بخودش رسيد و فرمود اللهم انجز لى وعدى و اتمم لى امرى و ثبت وطأتى و املاء الارض عدلا و قسطا يعنى خداوندا وعده نصرت كه بمن فرموده‌اى وفا كن و امر خلافت و امامت مرا تمام كن و استيلاء و انتقام مرا از دشمنان ثابت گردان و پر كن زمين را بسبب من از عدل و داد پس حضرت امام حسن عليه السّلام مرا آواز داد كه اى عمه فرزند مرا در برگير و بسوى من بياور چون در بر گرفتم او را ختنه كرده و ناف بريده و پاكيزه يافتم و بر زراع راستش نوشته بود كه‌ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقاً يعنى حق آمد و باطل مضمحل شد و محو گرديد بدرستى كه باطل مضمحل شدنى است و ثبات و بقاء ندارد پس حكيمه گفت كه چون آن فرزند سعادتمند را بنزد پدر بزرگوارش بردم نظرش بر پدر افتاد سلام كرد پس حضرت او را در بر گرفت و زبان مبارك بر هر دو ديده‌اش ماليد و بر دهان و هر دو گوشش زبان گردانيد و بر كف دست چپ او را نشانيد و دست مطهر را بر سر آن سرور ماليد و گفت اى فرزند سخن بگو بقدرت الهى پس حضرت صاحب الامر عليه السّلام استعاذه فرمود و گفت بسم اللّه الرحمن الرحيم‌ وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ وَ نُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَ نُرِيَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما مِنْهُمْ ما كانُوا يَحْذَرُونَ‌ و اين آيه كريمه موافق احاديث معتبره در شأن آن حضرت و آباء بزرگوار او نازل شده است و ترجمه ظاهر لفظش اينست كه ميخواهيم منت گذاريم بر جماعتى كه ايشان را ستمكاران در زمين ضعيف گردانيده‌اند و بگردانيم ايشان را پيشوايان دين و بگردانيم ايشان را وارثان زمين و تمكين و استيلاء بخشيم ايشان را در زمين و بنمائيم بفرعون و هامان يعنى ابو بكر و عمر و لشكرهاى ايشان از آن امامان آنچه را حذر ميكردند.

برگشتيم بترجمه حديث پس حضرت صاحب صلوات بر حضرت رسالت پناه و حضرت امير و جميع امامان فرستاد تا بپدر بزرگوار خودش پس در اين حال مرغان بسيار نزديك سر

نام کتاب : حق اليقين نویسنده : علامه مجلسى    جلد : 1  صفحه : 314
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست