اگر كسى واجبى را انجام نمىدهد و يا معصيتى را بجا مىآورد، در صورت تحقق شرائط ذيل، بر ديگران واجب است او را امر به معروف و نهى از منكر بنمايند، و اگر مستحبى را ترك و يا مكروهى را بجا مىآورد، امر به معروف و نهى از منكر مستحب است. و اگر يك نفر به اين وظيفه قيام كند، بنا بر أظهر از ديگران ساقط مىشود.
مسأله امر به معروف و نهى از منكر با وجود شرايط ذيل واجب مىشود:
اول: علم؛ پس كسى كه عالم به حكم شرعى نيست، نمىتواند امر به معروف و يا نهى از منكر بنمايد، بنا بر اين در ابتدا لازم است شخص آمر و يا ناهى خودش از احكام شرعى اطلاع كافى داشته باشد.
دوم: احتمال تأثير؛ پس در صورتى كه انسان مىداند سخن او تأثيرى در ديگرى ندارد، بر او لازم نيست امر به معروف و يا نهى از منكر بنمايد، امّا جواز بلكه رجحان آن در صورت عدمِ خوف ضرر، خالى از وجه نيست.
سوم: اصرار بر ترك واجب و يا انجام دادن معصيت؛ پس در صورتى كه انسان بداند شخصى از معصيتى كه انجام داده توبه كرده است و يا نشانههايى بر پشيمانى او دلالت كند، امر به معروف و يا نهى از منكر واجب نيست.
چهارم: عدم مفسده؛ پس اگر كسى به خاطر امر به معروف و يا نهى از منكر ترس از وقوع مفسدهاى دارد، و آن مفسده عبارت از ضرر جانى يا آبرويى و يا مالى قابل اعتنايى است، اين كار بر او واجب نيست.
بنا بر اين با وجود اين شرايط، امر به معروف و نهى از منكر واجب مىشود، و در امر به معروف و نهى از منكر عدالت شرط نيست.
مسأله جايز است اطفال را براى تمرين و عادت دادن به ترك معصيت و يا انجام دادن واجبات، تأديب كرد، خصوصاً در مراحل آخر كه به انجام واجب و ترك معصيت نزديكتر است، كه اگر تأديب نشوند، در بعضى از موارد منجر به ترك واجبات و انجام معاصى از طرف آنها مىشود.
مسأله امر به معروف و نهى از منكر مراتبى دارد: اول: انكار قلبى مىباشد، دوم