اظهار كردن به زبان، سوم: متألّم كردن معصيت كار به قدرى از زدن، كه تفصيل مراتب در مسأله بعد خواهد آمد. بنا بر اين اگر انسان بدون گفتن، به هر وسيلۀ ديگر ناراحتى قلبى خود را به معصيت كار نشان دهد و اين كار موجب ترك معصيت شود، لازم نيست با زبان امر به معروف و يا نهى از منكر بنمايد، البته در صورتى كه هيچ گونه اشكال شرعى ديگرى در اين كار نباشد، و اگر چارهاى در اين كار بجز اظهار زبانى نيست، باز بايد درجات خفيفتر را در انجام اين كار ملاحظه نمايد.
مسأله اگر انسان بداند در صورتى كه بخواهد جلوگيرى از معصيتى بنمايد منجر به ايجاد جرح و يا قتل خواهد شد، بنا بر أظهر بدون اجازۀ امام معصوم عليه السلام يا كسى كه از طرف آن حضرت مستقيماً نائب مخصوص است، نبايد اين كار را بكند، و آيا با اجازۀ مجتهد جامع الشرائط مىتواند اين كار را انجام دهد، مورد تأمل است؛ ولى اگر نمىداند كه اين كار منجر به مجروح كردن و يا قتل مىشود ولى احتمال اين را مىدهد، بنا بر احتياط واجب بايد مستقيماً از طرف امام معصوم عليه السلام و يا نائب مخصوص آن حضرت و يا از طرف مجتهد جامع الشرائط اجازه داشته باشد.