بودنش را تصديق نكردند و در بين مردم و يا شهر خودش هم معروف به سيّد بودن نبود باز هم كافى است و مىشود به او خمس داد.
مكارم : مسأله سيّد بودن سادات از راههاى زير ثابت مىشود:1 دو نفر عادل سيّد بودن او را تصديق كنند (يك نفر نيز كافى است) .2 در شهر و منطقه خود مشهور باشد كه سيّد است، خواه اين شهرت سبب يقين شود يا گمان.
[مسأله 1840]
مسأله 1840 به كسى كه در شهر خودش مشهور باشد سيّد است (1) اگر چه انسان به سيّد بودن او يقين (2) نداشته باشد (3) مىشود خمس داد.
(1) فاضل : مىشود خمس داد در صورتى كه به سيّد بودن او وثوق پيدا كند.
(2) خوئى ، تبريزى : يا اطمينان. .
(3) بهجت : اگر انسان به سيّد بودن او اطمينان يا گمان پيدا كند. .
سيستانى : اگر انسان يقين يا اطمينان به خلاف نداشته باشد. .
مكارم : رجوع كنيد به ذيل مسأله 1839.
زنجانى : مسأله به كسى كه در محلّ خود مشهور به سيّد بودن است مىشود خمس داد و لازم نيست انسان به سيّد بودن او مطمئن باشد، بلكه همين مقدار كه گمان قوى به آن داشته باشد كافى است.
[مسأله 1841]
مسأله 1841 كسى كه زنش سيّده است بنا بر احتياط واجب نبايد به او خمس بدهد كه به مصرف مخارج خودش برساند (1) ولى اگر مخارج ديگرى دارد كه به آن محتاج است و بر شوهرش واجب نيست، جايز است شوهر از بابت خمس به زن بدهد كه به مصرف آن مخارج برساند.
(1) خوئى ، گلپايگانى ، فاضل ، بهجت ، تبريزى ، سيستانى ، صافى ، نورى : ولى اگر مخارج ديگران بر آن زن واجب باشد و نتواند مخارج آنان را بدهد، جايز است انسان خمسش را به آن زن بدهد كه به مصرف آنان برساند ( خوئى ، تبريزى ، سيستانى : و همچنين است دادن خمس به او كه در نفقات غير واجبهاش صرف نمايد) .
مكارم : مسأله به كسى كه واجب النفقه است [نمىتوان خمس داد]؛ مثلاً انسان نمىتواند به زنش كه سيّده است خمس خود را بدهد، مگر اين كه آن زن ناچار باشد مخارج اشخاص ديگرى را كه واجب النفقه مرد نيستند بپردازد.
زنجانى : مسأله انسان نمىتواند به عنوان نفقۀ همسر، به زن سيّدۀ خود خمس بدهد كه به مصرف مخارج خودش برساند ولى اگر زن سيّده به خاطر نداشتن شوهر يا ندادن نفقه از سوى شوهر، يا داشتن هزينههايى كه پرداخت آن بر شوهر وى واجب نيست، فقير باشد، مىتواند براى تأمين نفقۀ خود يا هزينههايى كه شوهر وى نمىپردازد، از شوهر خود يا ديگران خمس