خوئى ، گلپايگانى ، صافى ، تبريزى ، فاضل ، سيستانى ، زنجانى : بنا بر احتياط واجب نبايد خمس بدهند.
[مسأله 1837]
مسأله 1837 به سيّدى كه عادل نيست مىشود خمس داد (1) ولى به سيّدى كه دوازده امامى نيست، نبايد خمس بدهند (2)
(1) مكارم : ولى احتياط واجب آن است به كسى بدهند كه آشكارا گناه نكند. .
(2) بهجت : بنا بر أظهر نبايد خمس بدهند.
[مسأله 1838]
مسأله 1838 به سيّدى كه معصيت كار است، اگر خمس دادن كمك به معصيت او باشد، نمىشود (1) خمس داد (2) و به سيّدى هم كه آشكارا معصيت مىكند، اگر چه دادن خمس كمك به معصيت او نباشد، بنا بر احتياط واجب نبايد خمس بدهند (3)
(1) بهجت : بنا بر أحوط. .
(2) اراكى : بقيّه مسأله ذكر نشده.
خوئى : و أحوط آن است كه به سيّدى كه شراب مىخورد يا نماز نمىخواند يا آشكارا معصيت مىكند، اگر چه دادن خمس كمك به معصيت او نباشد، خمس ندهد.
تبريزى : و بهتر آن است كه به سيّدى هم كه آشكارا معصيت مىكند، اگر چه دادن خمس كمك به معصيت او نباشد، خمس ندهد.
زنجانى : همچنين بنا بر احتياط به شرابخوار و كسى كه معصيت كبيره بجا مىآورد خمس ندهند.
(3) بهجت : بهتر اين است كه خمس ندهند.
صافى : اگر ندادن خمس به او موجب باز داشتن او از گناه شود بنا بر احتياط واجب نبايد خمس بدهند.
نورى : اگر چه دادن خمس كمك به معصيت او نباشد؛ نبايد خمس بدهد.
مكارم : رجوع كنيد به ذيل مسأله 1837
سيستانى : مسأله به سيّدى كه خمس را صرف در معصيت مىكند، نمىشود خمس داد، بلكه اگر دادن خمس كمك به معصيت او باشد، احتياط واجب آن است كه به او خمس ندهند، هر چند آن را صرف در معصيت ننمايد؛ و همچنين احتياط واجب آن است كه به سيّدى كه شراب مىخورد يا نماز نمىخواند و يا آشكارا معصيت مىكند خمس ندهند.
[مسأله 1839]
مسأله 1839 اگر كسى بگويد سيّدم نمىشود به او خمس داد مگر آن كه دو نفر عادل، سيّد بودن او را تصديق كنند (1) يا در بين مردم به طورى معروف باشد كه انسان يقين يا اطمينان پيدا كند كه سيّد است (2)
(1) سيستانى : يا از راهى، انسان يقين يا اطمينان كند كه سيّد است.
زنجانى : يا از راه ديگرى سيّد بودن او ثابت گردد.
(2) بهجت : و بنا بر أظهر اگر انسان به سيّد بودن كسى گمان داشت ولى دو نفر عادل هم سيّد