(2) خوئى ، تبريزى : اگر زارع بميرد و قرارداد كرده باشند. .
سيستانى : اگر زارع بميرد و در مزارعه قيد كرده باشند. .
(3) سيستانى : مگر آن كه كارهايى كه بر عهدۀ او بوده است تمام شده باشد كه در اين صورت مزارعه به هم نمىخورد و بايد سهم او را به ورثهاش بدهند و حقوق ديگرى هم كه زارع داشته است ورثۀ او ارث مىبرند و ورثه مىتوانند مالك را مجبور كنند كه زراعت تا تمام شدنِ مدتِ مزارعه در زمين او باقى بماند.
(4) اراكى : ولى مجبور كردن مالك به باقى ماندن زراعت در زمين اشكال دارد و احتياط آن است كه با يكديگر مصالحه كنند.
مكارم : ولى ورثه نمىتوانند صاحب زمين را مجبور كنند كه زراعت در زمين باقى بماند، مگر اين كه چيدن آن موجب ضرر و زيان آنها شود.
نورى : و چون مزارعه به هم خورده است نمىتوانند مالك را مجبور كنند كه زراعت در زمين باقى بماند.
(5) زنجانى : مگر آن كه چيدن زراعت براى ورثه ضرر داشته باشد كه مىتوانند مالك را مجبور كنند كه زراعت تا زمان رسيدن، با اجرت، باقى بماند.
مسائل اختصاصى
بهجت : مسأله 1773 اگر با وجود تسليم زمين، زارع اختياراً زراعت نكرده، و يا با حاضر بودن زارع، مالك زمين را تسليم ننمود، هر كدام به مقدارى كه حقّ ديگرى را ضايع كرده ضامن است. همچنين اگر عامل كوتاهى كند و به سبب زراعت نكردن نقصى در زمين حاصل شود، بىوجه نيست كه مالك حقّ گرفتن خسارت را داشته باشد.
بهجت : مسأله 1774 اگر زمين مزارعه بدون آب باشد و امكان جارى كردن آب هم بر آن وجود نداشته باشد، مزارعه باطل است، ولى اگر امكان جارى كردن آب بوده ولى زارع از موضوع خبر نداشته باشد، در صورتى كه تهيۀ آب و آبيارى زراعت به اين صورت براى زارع مستلزم ضرر باشد، مىتواند عقد مزارعه را فسخ نمايد.
[مسأله 2235]
مسأله 2235 اگر بعد از زراعت بفهمند كه مزارعه باطل بوده چنانچه تخم، مال مالك بوده حاصلى هم كه به دست مىآيد مال اوست (1) و بايد مزد زارع و مخارجى را كه كرده و كرايۀ گاو يا حيوان ديگرى را كه مال زارع بوده، و در آن زمين كار كرده به او بدهد، (مگر آن كه بطلان مزارعه از جهت قرار دادن تمام حاصل براى مالكِ زمين باشد، كه در اين صورت چيزى را براى عامل، ضامن نيست (2) و اگر تخم مالِ زارع بوده، زراعت هم مال اوست و بايد اجارۀ زمين و خرجهايى را كه مالك كرده و كرايۀ گاو يا حيوان ديگرى كه مال او بوده و در آن زراعت كار كرده به او بدهد (3) مگر آن كه بطلان مزارعه از جهت قرار دادن تمام حاصل براى عامل باشد (4) كه در اين صورت، اجرت زمين و عوامل را براى مالك ضامن نيست.
(1) اراكى : و نسبت به مزد زارع و مخارجى كه كرده و كرايۀ گاو يا حيوان ديگرى كه مال