مىتوانند مطابق قرارى كه گذاشتهاند معامله را به هم بزنند.
(1) گلپايگانى ، صافى : اگر مالك به قصد مزارعه، زمينى را به كسى واگذار كند بعد از آن كه او مشغول عمل شد؛ جايز نيست بدون رضايت يكديگر معامله را بهم بزنند، ( صافى : بلكه قبل از آن نيز چنانچه در مسأله [2229]گفته شد، رعايت احتياط لازم است) . .
نورى : پس از اينكه عقد مزارعه به نحوى كه گفته شد تحقق پيدا كرد مالك و زارع نمىتوانند بدون رضايت يكديگر مزارعه را به هم بزنند. .
(2) خوئى ، تبريزى : اگر مالك و زارع صيغه خوانده باشند، بدون رضايت يكديگر نمىتوانند مزارعه را به هم بزنند؛ و بعيد نيست كه اگر مالك به قصد مزارعه زمين را به كسى واگذار كند نيز بدون رضايت يكديگر نمىتوانند معامله را به هم بزنند، ولى اگر در ضمن معاملۀ مزارعه شرط كرده باشند. .
سيستانى : مسأله مالك و زارع نمىتوانند بدون رضايت يكديگر مزارعه را به هم بزنند، ولى اگر در ضمن معاملۀ مزارعه شرط كرده باشند كه هر دو يا يكى از آنان حقّ بهم زدن معامله را داشته باشند، مىتوانند مطابق قرارى كه گذاشتهاند معامله را به هم بزنند؛ و همچنين اگر يكى از دو طرف مخالف آنچه بر او شرط شده است عمل نمايد، طرف ديگر مىتواند معامله را به هم بزند.
زنجانى : مسأله پس از عقد قرارداد مزارعه، مالك يا زارع هيچ يك نمىتوانند مزارعه را به هم بزنند، خواه صيغه خوانده باشند يا مالك به قصد مزارعه زمين را به زارع واگذار كرده باشد، ولى اگر در ضمن قرارداد، شرط كرده باشند كه هر دو يا يكى از آنان حقّ به هم زدن معامله را داشته باشند، مىتوانند مطابق قرارى كه گذاشتهاند، معامله را به هم بزنند.
مكارم : مسأله صاحب زمين و زارع بدون رضايت يكديگر نمىتوانند مزارعه را به هم بزنند، ولى اگر به هنگام قرارداد، حق فسخ براى هر دو يا يكى از آن دو معين كرده باشند، مىتواند مطابق قرارداد، معامله را بهم زند.
[مسأله 2234]
مسأله 2234 اگر بعد از قرارداد مزارعه، مالك يا زارع بميرد، مزارعه به هم نمىخورد و وارثشان بجاى آنان است (1) ولى اگر زارع بميرد و شرط كرده باشند (2) كه خود زارع زراعت را انجام دهد، مزارعه به هم مىخورد (3) و چنانچه زراعت نمايان شده باشد، بايد سهم او را به ورثهاش بدهند و حقوق ديگرى هم كه زارع داشته، ورثۀ او ارث مىبرند (4) ، ولى نمىتوانند مالك را مجبور كنند كه زراعت در زمين باقى بماند (5)
(1) بهجت : و اگر مالك در عقد مزارعه شرط كند كه زارع خودش كار مزارعه را انجام دهد، ولى زارع قبل از عمل بميرد، عقد باطل نمىشود ولى مالك اختيار فسخ پيدا مىكند. و اگر بعد از آن كه مقدارى از عمل را انجام داد بميرد، باز هم مزارعه باطل نمىشود، پس اگر مقصود از شرط اين بوده كه خودش از اوّل تا آخر كار كند به طورى كه اگر قبل از اتمام كار عاجز شد شرط آنها محقّق نشده، مالك مىتواند مزارعه را نسبت به گذشته و آينده فسخ كند، و اگر مقصود از شرط اين بوده كه تا وقتى هست و مىتواند، خودش انجام دهد، در اين صورت تنها نسبت به آينده حقّ فسخ دارد و ارزش كار زارع تا وقت مردن، براى ورّاث او محفوظ است.