نام کتاب : شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه نویسنده : شریعتمداری، جعفر جلد : 3 صفحه : 719
نساء مىخوانيم:لاٰ يَسْتَوِي
الْقٰاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ...«افراد
با ايمانى كه از شركت در ميدان جهاد خوددارى مىكنند و بازمىنشينند (و بيمارى
خاصى ندارند)هرگز با مجاهدانى كه در راه خدا با مال و جان خود جهاد مىكنند يكسان
نيستند(و بر قاعدان برترى دارند)...».
روشن است كه منظور از قاعدون در اين جا افرادى هستند كه با داشتن
ايمان به اصول اسلام،بر اثرى نداشتن همّت كافى،در جهاد شركت نكردهاند،در صورتى كه
جهاد بر آنها واجب عينى نبوده،زيرا اگر واجب عينى بود،قرآن با اين لحن ملايم
دربارۀ آنها سخن نمىگفت،بنابراين حتى در صورتى كه جهاد واجب نباشد برترى
روشن مجاهدان بر قاعدان قابل انكار نيست.(ج 77/4،ج 77/8.)
از مادّۀ«قعود»به معنى«نشستن»است،ولى در آيۀ مورد بحث
اشاره به ضعف و ناتوانى است،زيرا در ادبيات عرب،اين كلمه كنايه از ضعف است،همان
گونه كه گفته مىشود:
قعد به الضعف عن القتال .«ناتوانى سبب شد كه او از پيكار با دشمن
بنشيند».آيه مىگويد:«با خداوند يگانه(اللّه)هيچ معبودى قرار مده،اگر شريكى براى
او قائل شوى با مذمت و خذلان فروخواهى نشست»فَتَقْعُدَ مَذْمُوماً
مَخْذُولاًاسراء22/.
از جملۀ بالا استفاده مىشود كه شرك سه اثر بسيار بد در وجود
انسان مىگذارد:
1-شرك مايۀ ضعف و ناتوانى و زبونى و ذلت است در حالى كه
توحيد عامل قيام و حركت و سرفرازى است.
2-شرك مايۀ مذمت و نكوهش است،چرا كه يك خط انحرافى است در
برابر منطق عقل،و كفرانى است آشكار در مقابل نعمت پروردگار،و آنكس كه تن به چنين
انحرافى دهد در خور مذمت است.