نام کتاب : شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه نویسنده : شریعتمداری، جعفر جلد : 3 صفحه : 616
عمل
ديگرى مردود،باز در قرآن توضيحى داده نشده،تنها در بعضى از روايات اسلامى مىخوانيم
كه آن دو،فراوردههاى خود را به بالاى كوهى بردند،صاعقهاى به نشانۀ قبولى
به فراوردۀ هابيل خورد و آن را سوزاند،امّا ديگرى به حال خود باقى ماند و
اين نشانه، سابقه نيز داشته است.
امّا بعضى از مفسران معتقدند كه قبولى عمل يكى،و ردّ عمل ديگرى،از
طريق وحى به آدم به آنها اعلام گشت و علت آن هم چيزى جز اين نبود كه هابيل مردى با
صفا و فداكار و با گذشت در راه خدا بود،ولى قابيل مردى تاريكدل و حسود و لجوج بود
و سخنانى كه قرآن در آيات اين داستان نقل مىكند بخوبى روشنگر چگونگى روحيۀ
آنهاست.
از داستان اين دو برادر بخوبى استفاده مىشود كه سرچشمۀ
نخستين اختلافات و قتل و تعدّى و تجاوز در جهان انسانيت مسئله حسد است و اين موضوع
ما را به اهميّت اين رذيلۀ اخلاقى و اثر فوقالعاده آن در رويدادهاى اجتماعى
آشنا مىسازد.(ج 348/4-349.)
بر وزن«قهر»به معنى جراحتى است كه در بدن براثر برخورد با يك عامل
خارجى پيدا مىشود و به عبارت ديگر،زخمى است كه از خارج بر بدن وارد مىشود،بخلاف
«قرح»به ضم قاف كه براثر دمل از داخل بدن حادث مىشود[**].
در آيۀ مورد بحث،درس ديگرى براى رسيدن به پيروزيهاى نهايى به
مسلمانان داده شده است و مىگويد:«اگر به شما(در ميدان احد)جراحتى رسيد(و ضربهاى
وارد شد)به آن جمعيت نيز(در ميدان بدر)جراحتى همانند آن وارد شد...»فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ
مِثْلُهُآل عمران139/.