responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه نویسنده : شریعتمداری، جعفر    جلد : 3  صفحه : 567
گذشتن از آن آماده نكرده‌اند،مجموعه‌اى است از اعمال خير كه عمدةً بر محور خدمت به خلق و كمك به ضعيفان و ناتوانها دور مى‌زند و براستى گذشتن از اين گردنه با توجه به علاقۀ شديدى كه غالب مردم به مال و ثروت دارند كار آسانى نيست.

اسلام و ايمان با ادعا و گفتار حاصل نمى‌شود،بلكه در برابر هر فرد مسلمان و مؤمن گردنه‌هاى صعب العبورى است كه بايد از آنها،يكى بعد از ديگرى به خواست خدا و با استمداد از روح ايمان و اخلاص بگذرد و همان‌طور كه گفته شد گذشتن از اين گردنه كار آسانى نيست( دربارۀ واژۀ«عقبه»در جاى خود بحث كرده‌ايم).

در آيۀ 59 سورۀ ص[*]به واژۀ«مُقتحِم»بر مى‌خوريم و آن اسم فاعل است(وارد شونده در رنج و سختى)و از«اقتحام»گرفته شده كه معنى آن داخل شدن در كار شديد و خوفناك است و غالبا به ورود در كارها بدون مطالعه و فكر قبلى نيز اطلاق مى‌شود، ترجمۀ آيه چنين است:«اين فوجى است كه همراه شما وارد دوزخ مى‌شوند(اينها همان رؤساى ضلالند)خوشامد بر آنها مباد،همگى در آتش خواهند سوخت».(ج 322/19، ج 27/27-28.)

ق د ح

قدح:(عاديات2/.)[**]

بر وزن«مدح»به معنى زدن سنگ يا آهن و چَخماق[***]به يكديگر براى توليد جرقه يا آتش است[****].در اين آيه خداوند به اسبان دونده كه نفس نفس زنان(مُورى)سُم به زمين مى‌كوبند و از آن آتش مى‌جهد،سوگند ياد كرده است.فَالْمُورِيٰاتِ قَدْحاً.«سوگند به آنها


[*]هٰذٰا فَوْجٌ مُقْتَحِمٌ مَعَكُمْ لاٰ مَرْحَباً بِهِمْ إِنَّهُمْ صٰالُوا النّٰارِ.ص59/.

[**]فَالْمُورِيٰاتِ قَدْحاً.عاديات2/.

[***] چخماق: آتشزنه و آن قطعۀ آهنى است كه به سنگ بزنند تا جرقه توليد شود و در قديم با آنآتش روشن مى‌كردند.«فرهنگ فارسى عميد».

[****] قدح در فارسى به معنى بدگويى،نقطۀ مقابل مدح است.

نام کتاب : شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه نویسنده : شریعتمداری، جعفر    جلد : 3  صفحه : 567
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست