نام کتاب : شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه نویسنده : شریعتمداری، جعفر جلد : 3 صفحه : 477
به
دنبال دارد؟ هيچكس بهدرستى نمىداند،ولى همين اندازه مىدانيم كه هدف اعلام اين
مطلب است جايى كه اين كرات عظيم آسمانى به چنين سرنوشتى دچار شوند تكليف انسان
ضعيف در اين ميان معلوم است.
اينهمه هشدارى است به انسان درزمينۀ فناى اين جهان،تا آن را
سراى جاويدان خود نداند،به آن دل نبندد،به خاطر آن آلودۀ هزاران گناه
نشود.(ج 209/26-210.)
گرچه در اصل به معنى«شكافنده»است،ولى در آيۀ مورد بحث كه مىگويد:
«آيا در وجود خدايى كه آفرينندۀ آسمانها و زمين است شكى
است؟»،كنايه از «آفريننده»مىباشد،آفرينندهاى كه با برنامۀ حسابشدهاش
چيزى را مىآفريند و سپس آن را حفظ و نگهدارى مىكند،گويى ظلمت عدم با نور هستى به
بركت وجودش از هم شكافته مىشود،همان گونه كه سپيدۀ صبح پردۀ تاريك شب
را مىدرد و همان گونه كه شكوفۀ خرما غلافش را از هم مىشكافد و خوشۀ
نخل از آن سر بر مىآورد و لذا عرب به آن «فطر»(بر وزن شتر)مىگويد.اين احتمال نيز
وجود دارد كه«فاطر»اشاره به شكافتن تودۀ ابتدائى مادۀ جهان باشد كه در
علوم روز مىخوانيم كه مجموع مادۀ عالم يك واحد به هم پيوسته بود،سپس شكافته
شد و كرات آشكار گشت.
در آيۀ 14 سورۀ انعام،هنگامى كه سخن از آفرينش آسمان و
زمين به ميان آورده، خدا را به عنوان«فاطر»معرفى مىكند،مىفرمايد[**]:«به
آنها بگو آيا غير خدا را ولى و سرپرست و پناهگاه خود انتخاب كنم؟در حالى كه او
آفرينندۀ آسمانها و زمين و روزىدهندۀ همۀ موجودات است بدون اين
كه خود نيازى به روزى داشته باشد».
از ابن عباس نقل شده كه مىگويد:معنى«فٰاطِرِ
السَّمٰاوٰاتِ وَ الْأَرْضِ»را
آنگاه فهميدم كه
[*]قٰالَتْ
رُسُلُهُمْ أَ فِي اللّٰهِ شَكٌّ فٰاطِرِ السَّمٰاوٰاتِ
وَ الْأَرْضِ ...«پيامبرانشان به آنان گفتند آيا در وجود خدايىكه
آفرينندۀ آسمانها و زمين است شكى است؟»ابراهيم10/.