نام کتاب : شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه نویسنده : شریعتمداری، جعفر جلد : 3 صفحه : 462
قرآن
به نقل از ابن اثير مىنويسد به معنى«ضعف و ترس»آمده است،لكن صاحب قاموس خود معتقد
است كه معنى آن گاهى«ضعف»و گاهى«ترس»است،مثلا در آيۀ مورد بحث به معنى ضعف
آمده،نه ترس.يعنى منازعه و اختلاف نكنيد كه ضعيف مىشويد و نيرويتان از بين مىرود[*]وَ لاٰ تَنٰازَعُوا
فَتَفْشَلُوا.زيرا مىدانيم كه اختلاف موجب ضعف و
پراكندگى است و نيز مىگويد،گاه به معنى بازگشتن از تصميم براثر ترس است،مانند
آيۀ 122 سورۀ آل عمران[**]كه
دربارۀ دو گروه گفتگو كرده،مىگويد:«در آن هنگام دو طايفه از مسلمانان(كه
طبق نقل تواريخ«بنو سلمه»از قبيله اوس و«بنو حارثه»از قبيله خزرج بودند)تصميم
گرفتند كه سستى به خرج دهند و از وسط راه به مدينه بازگردند».
علت اين تصميم شايد اين بود كه آنها از طرفداران نظريه«جنگ در
شهر»بودند و پيامبر با نظر آنها مخالفت كرده بود،بعلاوه«عبد اللّٰه بن ابى
سلول»با سيصد نفر از يهوديانى كه به لشكر اسلام پيوسته بودند براثر مخالفت پيامبر
به ماندن آنها در اردوگاه اسلام،به مدينه بازگشتند و همين موضوع تصميم آن دو طايفه
را بر ادامه راهى كه در پيش گرفته بودند سست كرد،امّا آن دو طايفه بزودى از تصميم
خود بازگشتند و به همكارى با مسلمانان ادامه دادند.(ج 68/3-69.)
از مادّۀ«فصح»(بر وزن سطح)به معنى«خالص بودن چيزى»است و در
اصل در مورد خالص شدن شير از كف به كار گرفته شده:افصح اللبن .«شير از كف خالص
شد»،آنگاه عرب به صورت استعاره به سخن خالص و بدون غلط اطلاق كرده است.بنابراين
هرگاه