نام کتاب : شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه نویسنده : شریعتمداری، جعفر جلد : 3 صفحه : 447
جوى
نمىرود.ولى بههرحال خبر فراق همچون پتكى بود كه بر قلب موسى وارد شد، فراق از
استادى كه سينهاش مخزن اسرار بود و مصاحبتش مايۀ بركت،سخنانش درس بود و
رفتارش الهامبخش،نور خدا در پيشانىاش مىدرخشيد و كانون قلبش گنجينۀ علم
الهى بود.
آرى جدا شدن از چنين رهبرى سخت دردناك است،امّا واقعيت تلخى بود كه
بههرحال موسى بايد آن را پذيرا شود.
مفسّر معروف ابو الفتوح رازى مىگويد در خبرى است كه از موسى
پرسيدند از مشكلات دوران زندگيت از همه سختتر را بگو،گفت:سختيهاى بسيارى
ديدم(اشاره به ناراحتيهاى دوران فرعون و گرفتاريهاى طاقتفرساى دوران حكومت بنى
اسرائيل) ولى هيچيك همانند گفتار خضر كه خبر از فراق،و جدايى داد بر قلب من اثر
نكرد[1].
به گروه يا دستهاى از مردم اطلاق مىشود كه از جمعيت ديگر جدا شده
باشد.
آيا مورد بحث روى سخن را به مسلمانان كرده،مىگويد:«آيا انتظار
داريد به(آيين) شما ايمان بياورند، بااينكه گروهى از آنان سخنان خدا را مىشنيدند
و پس از فهميدن آن را تحريف مىكردند...»(...وَ قَدْ كٰانَ فَرِيقٌ
مِنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلاٰمَ اللّٰهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ...)بقره75/.
در شأن نزول اين آيه آمده است كه گروهى از يهود كه دشمنى با حق
نداشتند هنگامى كه مسلمانان را ملاقات مىكردند از آنچه در تورات پيرامون صفات
پيامبر اسلام(ص)آمده بود به آنها خبر مىدادند،بزرگان يهود از اين امر آگاه شدند و
آنها را از اين كار نهى كردند و گفتند شما صفات محمّد(ص)را كه در تورات آمده براى
آنها بازگو نكنيد تا در پيشگاه خدا