بر وزن«شتر»جمع«فراش»در اصل به معنى فرش يا بسترى است كه مىگسترانند
و به همين مناسبت گاه به عنوان كنايه از همسر به كار مىرود(خواه مرد باشد يا
زن)،چنان كه در آيۀ 34 سورۀ واقعه مىخوانيم:وَ فُرُشٍ مَرْفُوعَةٍ .«و
همسرانى گرانقدر».
لذا در حديثى معروف از پيامبر اكرم(ص)آمده است:الولد للفراش و
للعاهر الحجر.
«فرزندى كه از زن شوهردار متولد مىشود متعلق به همان خانواده است
و اگر مرد فاسق و زناكارى در اين ميان بوده بهرهاش تنها سنگ است»(و احتمال انعقاد
فرزند از نطفه او پذيرفته نيست).
بعضى نيز«فُرُش»را به معنى حقيقى(نه به معنى كنايى)تفسير كردهاند
و گفتهاند، اشاره به فرشها و بسترهاى گرانبها و پرارزش بهشت است،ولى در آيۀ
يادشده (واقعه34/) به عنوان كنايه از همسر بهكاررفتهاست و اگر جز اين باشد
ارتباط آيات بعد كه حكايت از حوريان و همسران بهشتى مىكند از آن قطع مىشود[**].(ج
165/23 و 223.)
جمع«فراشة»است،بسيارى آن را به معنى«پروانه»مىدانند و بعضى نيز آن
را به معنى«ملخ»تفسير كردهاند و ظاهراً اين معنى از آيۀ 7 سورۀ قمر
كه مردم را در آن روز به ملخهاى پراكنده تشبيه مىكند گرفته شده است:...كَأَنَّهُمْ جَرٰادٌ
مُنْتَشِرٌ.وگرنه معنى لغوى آن همان پروانه است.
[*]مُتَّكِئِينَ
عَلىٰ فُرُشٍ بَطٰائِنُهٰا مِنْ إِسْتَبْرَقٍ ...«اين در
حالى است كه بهشتيان بر فرشهايى نشسته و تكيهكردهاند كه آستر آنها از پارچههاى
ابريشمين است...»الرّحمن54/.
[**] تفسير نمونه،ج 119/1 با ذكر حديثى جالب
از امام سجاد(ع)ذيل آيۀ:اَلَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَفِرٰاشاً...(بقره22/)براى كلمۀ«فراش»(بستر
استراحت)تعابير زيبايى را ذكر كرده است.
[***]يَوْمَ يَكُونُ
النّٰاسُ كَالْفَرٰاشِ الْمَبْثُوثِ .«روزى كه مردم مانند
پروانههاى پراكنده به هر سومىروند»قارعه4/.
نام کتاب : شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه نویسنده : شریعتمداری، جعفر جلد : 3 صفحه : 433